بررسی فیلم های ماندگار تاریخ سینما

در این بلاگ سعی کرده ام تا نگاهی کوتاه به بهترین فیلم های تاریخ سینما بیاندازم که توسط مردم در سایت IMDB به عنوان برتر دست یافته اند. در کنار معرفی فیلم ها سعی کرده ام تا خلاصه داستان، نقد، دیالوگ و سکانس های ماندگار فیلم را نیز معرفی کنم تا بیننده اطلاعات کاملی از فیلم و جایگاه آن دست یابد.

نکته: تمام نوشته ها پیرامون فیلم اختصاصی است و کپی برداری با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است.

نکته مهم تر: کپی برداری از وبلاگ هیچگونه پیگرد قانونی به دنبال ندارد، اما برای نوشتن این وبلاگ وقت و انرژی بسیاری صرف شده است. پس بهتر است به حقوق یکدیگر احترام بگذاریم.










نام فیلم: شوالیه تاریکی
کارگردان: کریستوفر نولان
نویسندگان: کریستوفر نولان | جاناتان نولان

ستارگان:

کریستین بیل | هیث لجر | آرون اکهارت | میشل کین | گری اولدمن | مورگان فریمن
کشور سازنده:
آمریکا | انگلیس
سال پخش:
2008
ژانر: جنایی | درام | اکشن
افتخارات: برنده 2 جایزه اسکار
امتیاز:
9 از 10
اطلاعات بیشتر:

Tagline: Why So Serious
تگ لاین: «چرا اینقدر جدی؟»

پیش درآمد فیلم:

اختصاصیTopmovies.blog.ir

«شر اگر خیر نبود، تا امروز از بین رفته بود.» (فریدریش نیچه)

بی جهت نیست اگر بخواهیم شوالیه تاریکی را در میان انبوه فیلم هایی که در قرن 21 ساخته شده اند، بهترین آنها بنامیم و آن را یکی از نشانه های تفکر جدید غالب بر قرن 21 ام میلادی بشماریم.

فیلم ابرقهرمانانه ی نولان که به گفته ی راجر ایبرت فقید «قوانین فیلم های ابرقهرمانانه را زیر و رو کرد» چیزی بیشتر از فیلم های هم سنگ خود برای نمایش تقابل خیر و شر است. برای بزرگی فیلم همین بس که با پایانش دنیایی از سوال و جواب های اسرارآمیز و خیره کننده در برابر تماشاگرانش قرار میدهد.

کمتر فیلم هایی در قرن حاضر تولید شده اند که بتواند علاقه مندان سینمای کلاسیک را به سوی خود بکشانند. خصوصا آنکه فیلمی در ژانر ابرقهرمانانه بخواهد سر از علایق این گروه از سینمادوستان در بیاورد! اما هنر نولان چنان جلوه ای به شوالیه تاریکی بخشید که تاریکی اش همچنان روشنایی بخش فیلم های ابر قهرمانانه تاریخ است.

فیلم "استنلی کوبریکِ جوان" پا را فراتر از یک تقابل کلیشه ای گذاشته است. اینکه این کارگردان جوان توانسته است تماشاگران فیلم را با انبوهی از سوالات بی پاسخ تنها بگذارد، خود نبوغ این کارگردان را نشان میدهد. سوال هایی مانند این که خیر و شر از چه به این اسم نامیده میشوند؟ و اینکه خیر و شر چه رابطه ای با هم دارند؟ آیا خیر و شر مطلق اند؟ و یا به گفته ی جوکر برای شر شدن خیر تنها به یک هول کوچک لازم است؟ اینکه برنده ی واقعی داستان که بود؟ هاروی دنت؟ بمتن؟ جوکر؟ یا مردم؟ چه چیزی باعث شکل گرفتن کاراکتر جوکر شده است؟ آیا حرف های او گاهی به حقیقت نزدیک نیست؟ آیا جوکر جدید نولان زاییده ی ذهن مردم قرن 21 ام نیست؟ اصلا شوالیه تاریکی کیست؟

تعریف کلی فیلم به همین سوال آخر برمیگردد. "شوالیه تاریکی" مضمونی منفی و"سیاه" به فیلم می بخشد. ما در طول تماشای  فیلم مدام به دنبال یافتن پاسخ این پرسش هستیم که چه کسی شوالیه بدی هاست. جوکر؟ یک بیمار شرِ مطلق که گذشته ی مبهمش او را تبدیل به نابغه ای روانگسیخته کرده است!؟ هاروی دنت؟ کسی که مردم شهر او را با لقب "شوالیه سفید (روشنایی)" میشناسند، اما تحت نبوغ جوکر به اهریمن انتقامجو تبدیل میشود؟ و یا بتمن؟ که او را در طول تاریخ ظهورش همه به عنوان یک منجی برای مقابله با فساد میشناسندش و در انتها به شخصیت منفور و پلید مردم گاتهام تبدیل میشود؟ پاسخ ها به این سوال در طول فیلم متغیر است. تا اینکه در انتهای فیلم "شوالیه تاریکی" تبدیل به ایهامی برای وصف همه ی شخصیت های اصلی فیلم میشود!

هر چه که باشد هنر نولان شما را وادار میکند تا شوالیه تاریکی را چند بار ببینید و هر بار از دیدنش لذت ببرید، و بیشتر به نکته های نهفته ی فیلم پی ببرید. خصوصا آنکه اگر علاقه ای به فلسفه ی پست مدرنیسم "فریدریش نیچه" داشته باشید، میتوانید به دقت به دیالوگ های جوکر توجه کنید. دیالوگ هایی که در عین آغشته بودن به یک طنز گزنده، پر است از فلاسفه ی تثبیت شده ی تفکراتش. فلاسفه ای که حاصل از گذشته ی منحوس اوست.

درباره ی فیلم:

شوالیه تاریکی فیلمی است آمریکایی که در سال 2008 میلادی در ژانر ابرقهرمانی، با کارگردانی، نویسندگی و تهیه کنندگی کریستوفر نولان ساخته شد. این فیلم اقتباس شده از شخصیتکریستوفر نولان - پشت صحنه ی فیلم شوالیه تاریکی بتمن در "کمیک بوک های دی سی" است که در واقع دومین فیلم از "سری فیلم های بتمنِ نولان" است که 3 سال پس از "بتمن آغاز میکند" (2005) اکران شد.

نولان برای نوشتن فیلمنامه ی شوالیه تاریکی از اولین کامیک بوک های جوکر (1940) ، رمان مصور "کشتن جوکر" (1988) ، و مجموعه کتاب های "هالووین طولانی" (1996) ،که شخصیت "دوچهره" را بازگو کرده بود، الهام گرفت. لقب "The Dark Knight" اولین بار در کتاب "بتمن 1" (1940) به نوشته ی "بیل فینگر" به کار برده شد.

اغلب سکانس های فیلم در شیکاگو و معدودی از آن ها در انگلستان و هنک کنگ فیلمبرداری شد. نولان برای تصویر برداری از برخی سکانس های فیلم از دوربین آی-مکس استفاده کرد که شامل اولین سکانس حضور جوکر در فیلم (لحظات آغازین فیلم) میشود. (دوربین آیمکس یکی از سنگین ترین دوربین های دنیاست)

در 22 ژانویه 2008 چندی پس از پایان فیلم برداری شوالیه تاریکی و 6 ماه قبل از اکران فیلم، هیث لجر با مصرف ترکیبی دارو های تجویز شده اش، از دنیا رفت. این مسئله منجر به توجه شدید و بیش از پیش رسانه های عمومی و سینمایی به فیلم شد. کمپانی "برادران وارنر" که در ابتدا با ایجاد یک کمپین شروع به بازاریابی ویروس وار در دنیای مجازی برای تبلیغ فیلم شوالیه تاریکی کرده بود؛ با مرگ هیث لجر تبلیغات خود را بر روی شخصیت جوکر متمرکز کرد.

شوالیه تاریکی 16 جولای 2008 ابتدا در استرالیا و سپس 18 و 24 جولای در آمریکا و انگلستان به معرض دید تماشاگران در آمد. بلافاصه پس از اکرالحظه ی معرفی هیث لجر به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل مرد که جایزه به اعضای خانواده ی او دادهشدن، از این فیلم به عنوان برترین فیلم ابرقهرمانانه تاریخ سینما نامبرده شد و بالاترین امتیازات را از سرسخت ترین منتقدان سینما کسب کرد.

فیلم در پایان سال با فروش بیش از 1 بیلیون دلار در سراسر جهان پرفروش ترین فیلم سال 2008 شد و به رتبه ی ششم پرفروش ترین فیلم های تاریخ سینما رسید (البته تا پایان سال 2013 شوالیه تاریکی به رتبه ی 17 ام نزول پیدا کرده است).

اما دست شوالیه تاریکی از کسب برترین جوایز سال نیز کوتاه نماند. این فیلم در طول سال 2008 و 2009 میلادی توانست نامزدی 163 عنوان را به دست آورد که البته برنده بیش از نیمی از آنها شد (94 بار). اما بیشترین موفقیت فیلم از آن کسی شد که دیگر در این دنیا نبود. هیث لجر که عنوان شخصیت منفی فیلم را یدک میکشید با برنده شدن جوایز اسکار، گلدن گلوب و بفتا (به عنوان نقش مکمل مرد) توانست یکی از بیاد ماندنی ترین و شرور ترین (و البته محبوب ترین!) کاراکتر های تاریخ سینما شود.

تهیه فیلم:

اختصاصیTopmovies.blog.ir

پس از موفقیت های فیلم "بتمن آغاز میکند" (2005) در گیشه و جلب نظر منتقدین و مردم، شرکت برادران وارنر مصمم شد تا قسمت دوم سری فیلم های بتمن را بسازد؛ اما حضور نولان در قامت کارگردان این فیلم در ابهام بود! با این حال سرانجام در 31 جولای 2006 کمپانی برادران وارنر رسما شروع تولید این فیلم را با عنوان "شوالیه تاریکی" و به کارگردانی "کریستوفر نولان" اعلام نمود. این نخستین فیلم بتمن بود که در عنوان آن از کلمه ی "بتمن" استفاده نشده بود. برای همین کریستین بیل در مصاحبه ای با اشاره به این عنوان گفت: "بتمن در درون من است و کار کریستوفر نولان با دیگران کاملا تفاوت دارد".

طرح اولیه فیلم به قبل از اکران سری اول فیلم های بتمن نولان (بتمن آغاز میکند) برمیگردد. "دیوید اس گویر"، نویسنده ی فیلم "بتمن آغاز میکند"، نوشته ای به تحریر آورده بود که در قسمت هایی از آن به معرفی جوکر و هاروی دنت (دوچهره) می پرداخت. طبق نوشته ی گویر، زخمی که جوکر روی صورت هاروی دنت ایجاد میکند، باعث میشود تا او تبدیل به "مرد دوچهره" شود. البته گویر که در واقع اولین پیشنویس فیلم شوالیه تاریکی را نوشته بود اعلام کرد که دی سی بوک 13 قسمتی "هالووین طولانی" تاثیر بسیار زیادی روی شکل گیری خط داستانی اش داشته است.

کریستوفر نولان پس از دریافت پیشنویس اولیه "گویر" تصمیم گرفت که تعریف و تفسیر مجددی روی شخصیت جوکر ایجاد کند. برای همین پیشنویس را برای انجام امور تحقیقاتی بیشتر به جاناتان نولان (برادرش) سپرد. جاناتان نیز برای خط جاناتان نولانداستانی اصلی فیلم، دو حضور ابتدایی جوکر در کمیک بوک "بتمن 1940" را پیشنهاد داد.

همچنین "جری رابینسون" فقید که یکی از شکل دهندگان شخصیت جوکر (در دی سی بوک ها) بود نیز برای مشاوره به تیم فیلمنامه نویسی فیلم اضافه شد.

کریس. نولان مخالف این بود که قسمتی از فیلم به گذشته ی جوکر ارجاع داده شود و معتقد بود که باید تنها نحوه ی به قدرت رسیدن جوکر در فیلم نمایش داده شود. وی در این باره به شبکه MTV توضیحاتی داد: «جوکری که ما در فیلم میبینیم به طور کامل شکل گرفته است. برای من جوکر یک مطلق است و هیچ "سایه خاکستری" روی افکارش احساس نمیکند. –شاید بیشتر افکارش "سایه های ارغوانی" دارند_ او تاریکی باورنکردنی است» (نظریه "سایه" نخستین بار توسط "کارل یونگ" مطرح شد. این نظریه بیانگر بخشی از وجود هر انسانی است که همه ی رفتارها و عادت های زشتمان در آن گنجانده میشود) او همچنین توضیحاتش را در مصاحبه ای با وبسایت ING تکمیل میکند: «ما هرگز منشأ اصلی شکل گیری جوکر را بیان نخواهیم کرد؛ زیرا که جرقه ی اصلی داستان ما، هاروی دنت است. و جوکر تنها به عنوان مطلق در فیلم حضور دارد. او عنصر هیجان و مهم ترین عنصر فیلم است.» کریس. نولان همچنین پیشنهاد داد تا برای دیالوگ های جوکر از کامیک بوک "بتمن: کشتن جوک" تاثیر گرفته شود.

قبل از اینکه هیث لجر در جولای 2006 برای بازی در نقش جوکر برگزیده شود افراد بسیاری برای پذیرش این نقش ابراز تمایل کردند؛ اما انتخاب نولان کسی بود که افکار عمومی انتظار آن را نداشت. نولان که پس از دیدن فیلم "کوهستان کوبریک" علاقه مند بود تا با هیث لجر همکاری داشته باشد، او را برای این نقش پر دردسر برگزید. البته علت اصلی آن این بود که نولان از لجر به عنوان کاراکتری پر هرج و مرج تفسیر میکرد.

هیث لجرهیث لجر که پیش از آن فیلم "بتمن آغاز میکندِ" نولان را دیده بود، میدانست کار آسانی برای اجرای این نقش ندارد و بازی کردن در فیلمی که نولان کارگردان آن است با فیلم "بتمن 1989" و شخصیتی که "جک نیکسون" برای کاراکتر "جوکر" ایجاد کرده بود، بسیار متفاوت تر خواهد بود. برای همین هیث تصمیم گرفت تا با استناد به کمیک بوک های دی سی و فیلمنامه ی نولان، شخصیت جدیدی از جوکر را به نمایش بگذارد که با ریتم و لحن فیلم هماهنگ باشد. برای همین او به مدت یک ماه در اتاق هتلی در لندن سپری کرد. به گفته خود لجر ابتدا کار آسانی نبود و اغلب نگاه کردن به کمیک بوک ها و برنامه های تلوزیونی بتمن حوصله اش را سر می بردند! اما به مرور توانست با کاراکتر جوکر ارتباط بر قرار کند و خود را به صورت یک بیمار اختلال شخصیت (سایکوپاتی)، روانگسیخته (شیروزفرن) و یک دلقکِ آدم کشِ بی عاطفه تجسم کند. او برای این منظور تنها با خود یک دفتر خاطرات داشت که افکار و احساسات جوکر را در آن می نوشت. هیث لجر در مصاحبه ای گفت: «...خودم را از دنیای بیرون دور نگه داشته بودم و خودم را با صداهای مختلف آزمایش کردم و کاراکتر را به نوعی در خودم تعریف کردم. من آن کاراکتر را در درون خودم ساختم و آن را به اندازه ای شجاع کردم. شما در این نقش چون نقشی غیر واقعی است هیچ حد و مرزی برای درست کردن نوع بیان و نوع رفتار و کردارش ندارید... حرف زدنش ترکیبی است از خواندن کمیک بوک ها و خواندن فیلم نامه. سپس چشمهایم را می بستم و بر روی آن تمرکز می کردم. من و کریس. نولان وقت های زیادی را چشم در چشم، با هم کار کردیم که چطور شخصیت را به وجود آوریم». نولان از لجر خواسته بود که در مدت اقامتش در هتل از خودش ویدئو هایی با مضمون هشدار بسازد. اولین ویدئو ساخته شده ی هیث لجر به قدری نولان را تحت تاثیر قرار داده بود که تصمیم گرفت در صحنه ی فیلمبرداری "ویدئو های هشدار" فیلم (از جمله سکانس فیلمبرداری جوکر از خبرنگار ربوده شده) حضور نیابد و کار را به خود هیث بسپارد!

جوکرشوالیه تاریکی با اینکه در قسمت بهترین گریم در جوایز اسکار به فیلم "بنجامین باتن" باخت اما باید قبول کرد سرسخت ترین رقیب "بنجامین باتن" در این بخش همین "شوالیه تاریکی" بود. "لیندی همینگ" طراح صحنه و لباس و گریمور فیلم یکی از ارکان بزرگ تاثیرگذاری و موفقیت فیلم بود. جوری که گریم منحصربه فرد جوکر که با تکنولوژی جدید (با استفاده از سیلیکون) شکل گرفته بود تا سال ها تاثیر بسیاری بر فرهنگ عامه و سیاسی تاریخ آمریکا گذارد (اشاره به پوستر جنجال بر انگیز باراک اوباما که توسط مخالفانش به شکل جوکر ساخته شده بود) و از آن پس یه یک الگوی رفتاری میان مردم تبدیل شد. نولان درباره ی گریم جوکر گفت: «ما کشش "فرانسیس باکون" (نقاش سوررئالیسم و اکسپرنیونیست که هدف اصلی نگاره هایش نمایش "درونی" بشر بود) را به چهره اش بخشیدیم. این فساد و این فروپاشی در زمینه ی چهره اش وجود داشت. آن شلختگی که میخواستیم. شما اینگونه میتوانید آنچه که او دوست دارد استشمام کند را دریابید». "همینگ "برای شکل دادن به چهره ی "پر هرج و مرج" جوکر از هنرمندان پادفرهنگ (که در تضاد فرهنگ عامه ی جامعه حرکت می کردند) همچون جان لایدن، پیت دوهرتی و ایگی پاپ الهام گرفت.

به گفته ی نولان تم اصلی حرکت فیلم "تشدید" است. پایان بندی نهایی فیلم "بتمن آغاز میکند" به این نکته اشاره میکند که «هر چیزی که دارد بدتر و بدتر میشود، در ابتدا خوب و عادی بوده است.» در حالی که "شوالیه تاریکی" ادامه ی تم "بتمن آغاز میکند را نشان میدهد (شامل مقابله ی بین عدالت و انتقام، و خاطراتی از گذشته ی تلخ بروس وین) اما نولان به این مسئله تاکید میکند که بروس وین باید به عنوان یک کارآگاه نشان داده شود نه به عنوان یک ابرانسان تکامل یافته نسبت به "بتمن آغاز میکند". نولان همچنین فیلم Heat ساخته مایکل مان با بازی رابرت دنیرو و آل پاچینو را یکی از منابع الهام خود ذکر کرد.

نولان رقابت دوستانه ی بین بروس وین (بتمن) و هاروی دنت (شوالیه سفید) را به عنوان ستون فقرات فیلم تصویر کرد. او همچنین به خاطر فشردگی خط کلی داستان اجازه داد تا هاروی دنت به "مرد دوچهره" تبدیل شود. بنابراین از این طریق نولان یک قوس عاطفی ایجاد کرد که چندان اشتیاقی برای ایجاد آن توسط جوکر نداشت.

شخصیت هاروی دنت اولین بار برای حضور در فیلم "بتمن آغاز میکند" پایه ریزی شد. ولی نولان چندان تمایلی برای حضور او در این فیلم نداشت، چرا که نمیتوانست کاراکتر او را به خوبی آنچه که باید می بود تصویر کند.

نولان ابتدا برای کاراکتر هاروی دنت، "هیو جکمن" را در نظر داشت. کسی که پیش از آن با بازی در فیلم "مردان ایکس" طعم حضور در فیلم های ابرقرمانانه را چشیده بود. اما در نهایت نولان برای این نقش "آرون اکهارت" را برگزید که پیش از آن قصد داشت در فیلم تاریخ سازِ "ممنتو" (به عنوان شخصیت اصلی داستان) با او همکاری داشته باشد. نولان کاراکتری را به اکهارت سپرده بود که در فیلم وظیفه ی سنگین تری را نسبت به بتمن بر عهده داشت. او دادستانی بود که به نام قانون، خلافکاران و باند های مافیا را به دام می انداخت و هیچگاه خود را، مانند بتمن، بالاتر از قانون نمیدانست. با این حال او زیر قدرت نبوغ جوکر به انسانی شرور و انتقام جو تبدیل شد. شبیه یک "هول کوچک" که فاصله ی میان "خیر" و "شر" را پر کرده بود. (اشاره به دیالوگ های پایانی جوکر) نولان تصدیق کرد که عنوان فیلم (شوالیه تاریکی) تنها ارجاع به بتمن نداشت بلکه لقبی بود که میتوانست از به زیر کشیده شدن لقب هاروی دنت (شوالیه سفید) پدید آید. در واقع نولان با حضور هاروی دنت محور اصلی داستان را ترسیم کرد.

افتخارات فیلم:

جایزه اسکار:

بخش فرد نامزد نتیجه بازنده به
بهترین بازیگر نقش مکمل مرد
هیث لجر برنده
بهترین تدوین صدا
ریچارد کینگ 
برنده
بهترین میکس صدا
لورا هیرشبرگ نامزد میلیونر زاغه نشین
بهترین کارگردان هنری
ناتان کرولی نامزد بنجامین باتن
بهترین فیلمبرداری
والی پیستر
نامزد میلیونر زاغه نشین
بهترین گریم
جان کاگلیون
نامزد بنجامین باتن
بهترین تدوین فیلم
لی اسمیت
نامزد میلیونر زاغه نشین
بهترین جلوه های ویژه
"گروه هنرمندان"
نامزد بنجامین باتن

جایزه گلدن گلوب:

بخش فرد نامزد نتیجه
بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (درام)
هیث لجر برنده

جایزه بفتا:

بخش فرد نامزد نتیجه بازنده به
بهترین بازیگر نقش مکمل مرد
هیث لجر برنده
بهترین فیلمبرداری
والی پیستر
نامزد میلیونر زاغه نشین
بهترین طراحی لباس
لیندی همینگ نامزد دوشس
بهترین تدوین فیلم
لی اسمیت
نامزد میلیونر زاغه نشین
بهترین گریم صورت و مو
پیتر راب‌کینگ
نامزد بنجامین باتن
بهترین موسیقی متن فیلم
هانس زیمر
نامزد میلیونر زاغه نشین
بهترین طراحی تولید
ناتان کرولی
نامزد بنجامین باتن
بهترین صداگذاری "گروه هنرمندان" نامزد میلیونر زاغه نشین
بهترین جلوه های ویژه "گروه هنرمندان" نامزد بنجامین باتن

نقدهای فیلم:

1 نقد و بررسی فیلم شوالیه تاریکی
راجر ایبرت
2
چگونه بتمن بعد از یازده سپتامبر شوالیه تاریکی شد
کریستوفر گودوین
3 سفر به قلب تاریکی
ریچارد کورلیس
4 جوکر به مثابه بتمن سید سعید هاشم زاده
5 چند پرسش بزرگ پیرامون فیلم شوالیه تاریکی فرید قدمی
6 تحلیلی مختصر از شوالیه تاریکی علی یعقوبی
7 بتمن یا شوالیه تاریکی علی یعقوبی
8 هرج و مرج در شهر تاریک سید حسام فروزان
9 چرا اینقدر جدی؟! سید آریا قریشی
10 نقدی بر شوالیه تاریکی محمدرضا آزادی
11 بتمن و اجتماع؛ چگونه در این جهان شعر باید گفت کریم نیکو نظر
12 شوالیه انتقام جو امیر حسین جلالی
13 خفاش در نمایش شکسپیر وبسایت Dark Horizon
14 فیلمی بر مدار الگوی قدیمی هالیوود کاخ سفید علی رجبی
15 نگاهی به فیلم شوالیه تاریکی روزنامه خراسان
16 نقد فیلم شوالیه تاریکی علی امامی
17 تحلیل شخصیت جوکر در فیلم «شوالیه تاریکی» وبسایت سینما از 30 نما
18 جذابیت های جوکر مکتب زوریخ
19 گفتگو با کریستین بیل؛ حکم یک اختراع مجدد روزنامه جام جم
20 گفتگو با کریستوفر نولان؛ پیچیده ترین مسئله ی بشر روزنامه کارگزاران
21 مصاحبه با هیث لجر؛ ناکام ترین بازیگر «شوالیه تاریکی» سرزمین سینما

تریلر رسمی فیلم:

دیالوگ های ماندگار:

سارق بانک: واضحه که ما نمیخوایم با دستاتون کاری کنید، جز اینکه زندگی عزیزتونو نگه دارید!

سارق بانک1: اونا گاو صندوق رو با 5000 ولت سیم کشی کردن، آخه کدوم بانکی همچنین کاری میکنه؟

سارق بانک2: بانک خلافکاران

سارق بانک2: اون یارو آلارمه کو؟

سارق بانک1: رئیس گفت که وقتی کارشو تموم کرد، باید بکشمش. واسه کم شدن سهم ها

سارق بانک2: عجیبه به منم گفته بود

سارق بانک1: چی؟... نه! نه!

سارق بانک: "مدرسه" تموم شد ! وقت رفتنه !

رئیس بانک: فکر کردی خیلی زرنگی؟ کسی که تو رو استخدام کرده، اونم همین کار رو با تو میکنه... جنایتکارای این شهر عادت دارن به چیزایی اعتقاد داشته باشن: آبرو، احترام!... به خودت نگاه کن، تو به چی اعتقاد داری هان؟ به چی معتقدی؟

جوکر: من اعتقاد دارم هر چی تو رو نکشه، بیگانه ترت میکنه.

بتمن قلابی: چی تو رو شایسته تر میکنه؟ بین من و تو چه فرقی هست؟

بتمن: من زانوبند هاکی نمی پوشم !

آلفرد: هر وقت به خودت بخیه میزنی واقعاً خرابکاری میکنی

بروس وین: آره، این طوری از اشتباهاتم درس می‌گیرم

بروس وین: دیشب مقلد های بیشتری با تفنگ بودن آلفرد.

آلفرد: چرا استخدامشون نمیکنی و آخر هفته رو استراحت نمیکنی؟

بروس وین: این دقیقا منظور من نبود، وقتی گفتم میخوام الهام بخش مردم باشم

آلفرد: حد و مرز خودتونو بدونین آقاین وین

بروس وین: بتمن حد و مرزی نداره

آلفرد: شما که دارین قربان

بروس وین: خب نمیتونم اونا رو بدونم

آلفرد: و روزی که به این موضوع پی بردید چه اتفاقی می افته؟

بروس وین: همه میدونیم که تو چقدر دوست داری بگی "بهت گفته بودم که"!

آلفرد: اون روز، ارباب وین.. اون موقع حتی منم دلم نمیخواد اینو بگم... احتمالا

ریچل: میخوای "شیر یا خط" کنی که ببینی کی جلسه رو هدایت میکنه؟

هاروی: این سکه ی شانس پدرمه! اون طوری که یادمه اولین قرارم با تو به لطف این بود!

ریچل: من همچین چیزی رو به شانس واگذار نمیکنم

هاروی: منم نمیکنم... من شانس خودمو میسازم

گوردون: من به خاطر آرمان گرا بودن امتیاز سیاسی نمیگیرم. باید با چیزهایی که در اختیارمه بیشترین تلاشم رو بکنم.

هاروی دنت: خوشبختم آقای وین، ریچل همه چیز رو درباره ی شما بهم گفته

بروس وین: امیدوارم همه چیزو نگفته باشه!

ناتاشا: آخه آدم چطور میتونه، تو همچین شهری بچه هاشو بزرگ کنه؟ منظورم شهریه که یه مبارزِ خودسرِ نقاب دار رو می پرسته؟

هاروی: شهر گاتهام افتخار میکنه که یه شهروند عادی برای حقانیت ایستادگی میکنه

ناتاشا: گاتهام به قهرمان‌هایی مثل تو نیاز داره... مقام‌های رسمی منتخب مردم... نه مردی که خودش رو بالاتر از قانون می‌دونه

بروس: دقیقاً... اصلاً کی بتمن رو انتخاب کرده؟

هاروی: خود ما... همه‌ی ما که دست رو دست گذاشتیم تا این خلافکارها کنترل شهر رو در اختیار بگیرن

ناتاشا: اما این حکومت بر اساس مردم سالاریه (دموکراسی) ، هاروی

هاروی: رومی‌ها، وقتی دشمن پشت دروازه‌شون بود، دموکراسی رو موقتاً کنار می‌گذاشتن و یه نفر رو انتخاب میکردن تا از شهر محافظت کنه... این کار یه افتخار محسوب نمیشد بلکه خدمت به مردم بود

ریچل: هاروی، آخرین مردی که برای محافظت از دولتشون انتخاب کردن، "سزار" بود که هیچ وقت قدرتش رو تسلیم نکرد!

هاروی: خیلی خب... یا وقتی یه قهرمانی می‌میری، یا اون قدر زنده می‌مونی که ببینی خودت هم یه تبهکار شدی...  ببینید، بتمن هر کسی که هست نمی‌خواد تا آخر عمرش به این کار ادامه بده...چطور می‌تونه؟ بتمن دنبال یه نفره که پا جای پای اون بذاره

ناتاشا: یکی مثل شما، آقای دنت؟

هاروی: شاید. اگه توانش رو داشته باشم

عضو مافیا: پیشنهادت چیه؟

جوکر: ساده است بتمن رو میکشیم

عضو مافیا (با تمسخر): اگه اینقدر آسونه چرا تا حالا انجامش ندادی؟

جوکر: اگه تو یه کاری وارد هستی، هرگز مجانی انجامش نده!

عضو مافیا: تو دیوونه ای...

جوکر: نه... نه نیستم!

جوکر: میخوای بدونی چطور این زخما رو برداشتم؟ پدرم یه الکلی معتاد بود، و یه شب بیش از همیشه به سرش زد. مامان چاقوی آشپزخونه رو برداشت تا از خودش دفاع کنه... پدرم از این کار خوشش نیومد... حتی یه ذره... پس، در حالی که من تماشا می‌کردم، چاقو رو زد به خود مامانم و در همین حال می‌خندید... روش رو برگردوند طرف من و گفت: "چرا این قدر جدی؟" با چاقو اومد سمت من "چرا این قدر جدی؟" تیغه‌ی چاقو رو گذاشت تو دهانم "بذار یه لبخند رو این چهره بکشیم" و چرا این قدر جدی؟

جوکر: عملیات ما کوچیکه اما پتانسیل زیادی برای گسترش سلطه جویانه مون هست !

شهردار (به هاروی دنت - پس از دستگیری همه ی اعضای مافیای شهر): حالا دیگه همه دنبالت می افتن، اونم نه فقط مافیا: سیاستمدارها، خبرنگار ها، پلیس ها... همه ی کسانی که جیبشون خالی تر میشه !

جوکر: تو بتمن واقعی هستی؟

بتمن قلابی: نه

جوکر: پس چرا مثل اون لباس پوشیدی؟

بتمن قلابی: چون اون یه نماده تا از آشغال های مثل تو نترسیم

بروس وین: من به هاروی دنت ایمان دارم، من ایمان دارم که زیر نظر اون حس و حال گاتهام می‌تونه  کمی امن‌تر و کمی خوش‌بینانه‌تر باشه... صورتش رو ببینید. این چهره‌ی آینده‌ی روشن گاتهامه...

بروس وین: یادته یه بار بهم گفتی ...شاید روزی بیاد که گاتهام دیگه به بتمن نیاز نخواهد داشت؟ اون روز داره میرسه

ریچل: بروس... نمیتونی از من بخوای منتظرت بمونم

بروس وین: اون روز داره میرسه، هاروی اون قهرمانه، اون نصف خلافکارهای شهر رو انداخت زندان و این کارو بدون نقاب زدن انجام داد گاتهام به یه قهرمان نیاز داره که چهره داشته باشه.

هاروی (به ریچل): پای کس دیگه ای در میونه؟ فقط بهم نگو بروس... اون یه مرد کامله !!

جوکر: شب بخیر آقاها و خانم ها... ما سرگرمی امشبیم!!

جوکر (به ریچل): این زخم ها رو می‌بینی؟ میخوای بدونی این زخم ها رو چطوری برداشتم؟ بیا اینجا. هی به من نگاه کن... یه زن داشتم، اونم مثل تو خوشگل بود... کسی که بهم میگه خیلی نگرانتم... کسی که بهم میگه باید بیشتر بخندم... کسی که زیاد قماربازی میکنه و یه عالمه بدهی بالا میاره... یه روز نزولخورها صورتش رو خط خطی میکنن و ما پولی برای جراحی‌اش نداریم... نمی تونه این موضوع رو تحمل کنه... فقط میخوام دوباره لبخندش رو ببینم، ازش فقط میخوام که بدونه من نگران زخم هاش نیستم... واسه همین، یه تیغ میذارم کنار دهنم و این کار رو با خودم میکنم... میدونی چی میشه؟ نمیتونه دیدنمو تحمل کنه! ترکم میکنه... حالا دیگه جنبه‌ی خنده دار ماجرا رو می بینم! حالا دیگه همیشه می خندم...

بتمن: ولش کن بره

جوکر: استفاده ی خیلی ضعیفی از کلمات کردی!

بروس وین: خلافکارها پیچیده نیستند، آلفرد... فقط باید بفهمیم اون دنبال چیه.

آلفرد: احتراما، ارباب وین، باید بگم که این کسی هست که شما درست درکش نمی کنید... خیلی وقت پیش تو "برمه" بودم... من و دوستام داشتیم برای حکومت محلی کار میکردیم... اون ها سعی داشتن وفاداری رهبران قبلیه ای رو با دادن جواهرات به عنوان رشوه بدست بیارن... ولی گروه اون ها در شمال جنگل یانگون بوسیله‌ی یه سارق مسلح مورد سرقت قرار گرفت... به همین دلیل ما رفتیم دنبال جواهرات بگردیم اما ظرف مدت 6 ماه اصلا به کسی برخورد نکردیم که باهاش معامله کرده باشه!... یه روز یه بچه رو دیدم که داشت با یه یاقوت به اندازه‌ی یه نارنگی بازی میکرد!... سارق مسلح اون ها رو دور انداخته بود!

بروس وین:  پس چرا دزدیده بودشون؟

آلفرد: خب، به نظرش یه تفریح جالب بود! چون بعضی آدما دنبال به چیز منطقی مثل پول نیستن؛ نمیشه خریدشون یا تهدیدشون کرد یا باهاشون مذاکره کرد یا منطقی باهاشون حرف زد... بعضی آدما فقط میخوان نابودی دنیا رو ببینن

عضو مافیا (به بتمن): حق با جوکر بود، تو طبق قوانین رفتار میکنی ولی اون از هیچ قانونی تبعیت نمیکنه. برای همینه که نمیشه راحت گیرش آورد.

بروس وین: یه دفعه بهم گفتی اگه روزی بیاد که من دیگه کارم تموم شده باشه اون موقع ما با هم خواهیم بود

ریچل: منو یکی از چیزهایی که امیدواری بوسلیه‌ی اون یه زندگی معمولی داشته باشی ندون

بروس وین: مردم دارن کشته میشن آلفرد، میگی چیکار کنم؟

آلفرد: تحمل کنید، ارباب وین... مردم به این خاطر ازتون متنفر خواهند شد... این خصوصیت بتمنه، اون میتونه به یک موجود نفرت انگیز تبدیل بشه... میتونه انتخابی بکنه که فرد دیگه ای نمی تونه... یه انتخاب درست

بروس وین: خب امروز فهمیدم که بتمن نمی تونه چنین کاری انجام بده. نمی تونه تحمل کنه. امروز فرصت این رو داری که بگی: "از همون اولش هم گفته بودم"

آلفرد: امروز، دلم نمیاد اینو بگم

هاروی دنت: شب فقط قبل از طلوع آفتابه که خیلی تاریکه و من بهتون قول میدم که خورشید داره طلوع میکنه.

آلفرد (بعد از اینکه هاروی دنت خود را به نام بتمن تسلیم کرد): اون یه قهرمان نیست، چیزی بالاتر از قهرمانه...

هاروی: اگه "شیر" بیاد موفق میشیم

ریچل: این زندگی توئه! نمیتونی چنین چیزایی رو به شانس واگذار کنی

هاروی: اینطور نیست

ریچل (بعد از اینکه فهمید هر دو طرف سکه "شیر" است): تو شانس خودتو میسازی

جوکر (درحال خرابکاری): من این کار رو دوست دارم... من این کار رو دوست دارم

گوردون: هاروی دنت به خونه‌اش نرسیده

جوکر: البته که نرسیده

گوردون: باهاش چیکار کردی؟

جوکر: من؟ من که دقیقا اینجا بودم! تو اونو دست کی سپردی؟ هوم؟ افرادت؟ البته، اگر فرض کنیم هنوز افراد تو هستن نه افراد مارونی... این تو رو دلسرد میکنه رئیس پلیس، که بدونی واقعاً چقدر تنها هستی؟ باعث میشه نسبت به وضعیت حاد هاروی دنت احساس مسئولیت کنی؟

گوردون: اون کجاست؟

جوکر: ساعت چنده؟

گوردون: چه فرقی میکنه؟

جوکر: خب، بسته به زمان ممکنه یک جا باشه، یا تیکه هاش چند جا باشن!

جوکر: هیچ وقت از سر شروع نکن. حریفت کاملا گیج میشه. نمی‌تونه ضربه‌های بعدی رو حس کنه !

بتمن: منو می‌خواستی. من اینجام

جوکر: می‌خواستم ببینم چیکار میکنی و تو منو نا امید نکردی، گذاشتی پنج نفر بمیرن! بعد اجازه دادی دنت خودشو جای تو بذاره، حتی برای کسی مثل من این کار ظالمانه‌ست

بتمن: دنت کجاست؟

جوکر: اون احمق‌های مافیا می‌خوان تو کشته بشی تا اوضاع به حالت سابق برگرده. ولی من حقیقت رو می‌دونم. برگشتی در کار نیست تو اوضاع رو عوض کردی برای همیشه

بتمن: پس چرا میخوای منو بکشی

جوکر: من؟ من نمی‌خوام تو رو بکشم؟ بدون تو من چیکار کنم؟!! برگردم سر دزدی از دست‌فروش‌های مافیا؟! نه، نه، نه، نه، تو... تو مکمل منی

بتمن: تو یه آشغالی که به خاطر پول آدم میکشی

جوکر: مثل اونا (مردم) حرف نزن. تو با اونا فرق داری... حتی اگه دوست داشته باشی مثل اونا باشی... از نظر اونا تو فقط یه خل و چلی... مثل من... الان بهت احتیاج دارن ...وقتی دیگه بهت نیاز نداشته باشن مثل یه جذامی تو رو طرد میکنن ...می‌دونی، اخلاقیات اونا و قواعدشون، یه شوخی بی‌مزه است... با اولین نشانه‌ای از مشکل، اونا رو فراموش میکنن... اونا فقط تا جایی خوب هستن که دنیا بهشون اجازه میده. بهت نشون خواهم داد ...وقتی اوضاع خطرناک میشه، همین... همین مردم متمدن حاضرن همدیگه رو بخورن... پس من یه هیولا نیستم، فقط نقطه‌ی جوش بقیه هستم.

بتمن: دنت کجاست

جوکر: با این قواعد دست خودت رو بستی و فکر میکنی باعث نجات توئه

بتمن: من فقط یه قانون دارم

جوکر: اوه. پس باید همین قانون رو بشکنی تا به حقیقت پی ببری

بتمن: چه حقیقتی؟

جوکر: تنها راه معقول زندگی در این دنیا زندگی بدون قواعده و امشب قراره تنها قانونت رو بشکنی

بتمن: دارم بهش فکر میکنم!

جوکر: کشتن تنها یه انتخابه...

جوکر: تو هیچی نداری، هیچی نداری که منو باهاش تهدید کنی... با تمام قدرتت هیچ کاری نمی‌تونی بکنی

جوکر (به پلیس): می‌خوای بدونی چرا از یه چاقو استفاده میکنم؟... تفنگ‌ها خیلی سریعن... با اونا نمیشه تمام اون احساسات ظریف رو لمس کرد... می‌دونی، آدم‌ها تو لحظات آخر عمرشون بهت نشون میدن که واقعاً کی هستن...

ریچل (در نامه): زمانی که به تو گفتم اگر روزی گاتهام دیگر به بتمن نیازی نداشت، می‌توانیم با هم باشیم، از ته دل گفتم... اما اکنون مطمئنم روزی نخواهد آمد که تو دیگر به بتمن نیاز نداشته باشی

بروس وین: قصدم این بود که الهام‌بخش خوبی باشم... نه باعث جنون، نه باعث مرگ

آلفرد: شما الهام‌بخش خوبی بودی اما پا روی دم خلافکارهای گاتهام گذاشتی... فکر نمی‌کردی این کار عواقب و تلفاتی داشته باشه؟... همیشه اوضاع قبل از اینکه بهتر بشه بدتر میشه

بروس وین: اما ریچل....

آلفرد: ریچل به آرمان تو باور داشت... به آرمان ما... گاتهام به تو نیاز داره

بروس وین: نه، گاتهام به قهرمان واقعیش نیاز داره و من اجازه دادم اون روانی قاتل نیمی از صورتش رو از بین ببره

آلفرد:...برای همینه که، فعلاً مجبور هستن که به تو راضی باشن

بروس وین: اون راهزن که توی جنگل "برمه" بود دستگیرش کردین؟آلفرد: بله

بروس وین: چطوری؟

آلفرد: تمام جنگل رو به آتیش کشیدیم

عضو مافیا: با پول هات میخوای چیکار کنی جوکر؟

جوکر: میدونی، من سلیقه ی ساده ای دارم.. من لذت می برم از... دینامیت، باروت و بنزین!!!

جوکر: میدونی وجه اشتراک پول ها چیه؟... ارزون هستن !!!

جوکر: چطوره ما تو رو تیکه تیکه کنیم و جلوی سگ هات بندازیم. اون وقت می بینیم یه سگ گرسنه چقدر به صاحبش وفاداره !

جوکر: اون ماجرا زیر سر من نبود

هاروی: افراد تو، نقشه‌ی تو

جوکر: واقعا من مثل یه آدم دارای نقشه هستم؟ میدونی من چی ام؟ من یه سگم که بدنبال ماشین هاست! اگه یکیو میگرفتم نمی دونستم باهاش چیکار کنم! میدونی، من فقط کارها رو انجام میدم...خلافکار ها نقشه دارن، پلیس ها نقشه دارن، گوردون نقشه داره، اون ها نقشه می کشن...کسانی که نقشه میکشن سعی میکنن دنیاهای کوچیک شون رو کنترل کنن... من نقشه نمی کشم. سعی میکنم به کسانی که نقشه میکشن نشون بدم که چقدر تلاش شون برای کنترل چیزهایی که واقعا هستند تأسف انگیزه!...این طراحان نقشه هستند که تو رو به این جایی که هستی می کشونن... تو یه نقشه کش بودی. نقشه هایی داشتی، اما ببین به کجا کشوندت... فقط کاری که خوب انجام میدم رو انجام دادم!، دستت رو خوندم و نقشه ات رو سر خودت پیاده کردم... نگاه کن و ببین با یه خورده بشکه‌ی بنزین و یه چند تا گلوله چی به سر این شهر میارم... میدونی... میدونی چیو فهمیدم؟... وقتی کارها طبق نقشه پیش بره هیچ کس وحشت زده نمیشه... حتی اگه اون نقشه، وحشتناک باشه... اگه فردا به مطبوعات بگم که مثلا به عضو یه گروه خیابونی شلیک میشه، یا یه کامیون سرباز منفجر میشه، هیچکس وحشت نمیکنه چون همه اش جزو نقشه ست... اما وقتی بگم که یه شهردار کوچولوی پیر خواهد مُرد، خب همه عقل شون رو از دست میدن... با یه کم هرج و مرج چطوری... قوانین رو بهم بریز و اونوقت در همه چی هرج و مرج بوجود میاد... من مأمور هرج و مرجم... یه چیزی رو در مورد هرج و مرج میدونی؟: منصفانه ست!

عضو مافیا: ببین، برو سراغ جوکر... اون بود که عشقت رو کشت. اون بود که تو رو این شکلی کرد

دوچهره: جوکر فقط یه سگ افسار گسیخته است، دنبال اونی هستم که افسارش رو باز کرد

کاپیتان کشتی: ما هنوز زنده ایم و این نشون میده افراد اون یکی کشتی هنوز ما رو نکشتن!

بتمن: می‌خواستی چی رو ثابت کنی؟ که همه در اعماق وجودشون به کثیفی و زشتی تو هستن؟ تو تنها هستی

جوکر:.این روزها نمیشه رو کسی حساب کرد همه‌ی کارها رو آدم خودش باید انجام بده! مگه نه؟ مشکلی نیست. قبلاً فکرش رو کردم... تو دنیای خنده‌داری زندگی می‌کنیم...

جوکر: تو. نمی تونستی بذاری برم (بمیرم)، نه؟ این اتفاق وقتی میفته که یه نیروی غیر قابل کنترل و یه هدف تغییرناپذیر مقابل هم قرار می گیرند... تو واقعا فساد ناپذیر هستی، مگه نه؟ منو بخاطر اینکه چند لحظه اسیر خودبینی شدی نخواهی کشت... و منم تو رو نمی کشم .. چون تو خیلی سرگرم کننده ای... فکر می کنم سرنوشت اینه که من و تو تا ابد این کار رو انجام بدیم

بتمن:  تو تا ابد توی یه سلول بخش روانی تیمارستان خواهی بود

جوکر:  شاید با هم تو یه سلول باشیم!... میدونی، ما دوتایی باعث میشیم که نرخ جنون شهر دوبرابر بشه

بتمن:  این شهر نشونت داد که اینجا پر از مردمیه که آماده اند تا اعتقاد به خوبی داشته باشند

جوکر:  تا وقتی که ایمان شون کاملا از بین بره...تا وقتی که یه دید خوب نسبت به هاروی دنت واقعی و تمام کارهای شجاعانه ای که کرد، بدست بیارن... فکر نمی کردی که من بخاطر روح گاتهام در یه مشت زنی با تو شکست بخورم؟... نه. تو به یه برگ برنده نیاز داری. برگ برنده‌ی من هارویه

بتمن:  تو چیکار کردی؟

جوکر:  شوالیه‌ی سفید گاتهام رو گرفتم .. و به اندازه‌ی خودمون پایینش کشیدم... کار سختی نبود میدونی که دیوونگی به اندازه‌ی جاذبه ست! تنها چیزی که لازمه یه هل کوچیکه!

دوچهره (هاروی دنت): اگه میدونستی چی رو از دست دادم به خودت اجازه نمیدادی کارتو توجیه کنی گوردون...

دوچهره: شما فکر می کردید که ما می تونیم در یک دوره‌ی ناپاک، آدم های پاکی باشیم، اما اشتباه میکردید... دنیای بیرحمه و تنها رفتار در یک دنیای بیرحم .. شانسه : بیطرف ، بدون تعصب ، عادلانه !

دوچهره: چرا جوکر منو انتخاب کرد؟

بتمن: چون تو بهترین ما بودی... اون میخواست ثابت کنه که حتی آدمی به خوبی تو هم میتونه بد بشه

دوچهره: حق با اون بود!

گوردون (به بتمن) : جوکر برنده شد... تعقیب‌های قانونی هاروی ، تمام چیزهایی که براشون مبارزه کرد ناتموم موند، تمام فرصت‌هایی که برای اصلاح شهر بهمون دادی با رسوایی هاروی از بین میره... ما همه به اون متکی بودیم... جوکر بهترین ما رو نابود کرد... مردم امیدشون رو از دست میدن

بتمن: ولی جوکر نباید برنده بشه... گاتهام به قهرمان واقعیش نیاز داره... یا وقتی یه قهرمانی می‌میری، یا اون قدر زنده می‌مونی که ببینی خودت هم یه تبهکار شدی... اون کارها از من برمیاد، چون من یه قهرمان نیستم، قهرمانی مثل دنت نیستم. من اون افراد رو کشتم، این کار از من برمیاد

گوردون:  نه، نه، تو نمی‌تونی... تو گناهکار نیستی

بتمن: من هر چیزی هستم که گاتهام نیازش داشته باشه

بتمن: گاهی اوقات حقیقت به اندازه‌ی کافی خوب نیست... گاهی اوقات آدم‌ها لیاقتشون بیشتر از حقیقته... گاهی اوقات آدم‌ها لایق این هستن که پاداش ایمانشون رو بگیرن

پسرگوردون: چرا بتمن داره فرار میکنه، بابا؟

گوردون: چون ما باید تعقیبش کنیم

پسرگوردون: اون هیچ کار اشتباهی نکرده

گوردون: چون اون قهرمانیه که گاتهام سزاوار اونه، ولی قهرمانی نیست که الان بهش نیاز داره... برای همین تعقیبش می‌کنیم... چون اون تحملش رو داره... چون اون یک قهرمان نیست... یک نگهبان خاموشه... یک مراقب هوشیار... یک شوالیه‌ی تاریکی

موسیقی متن فیلم:

آهنگساز: هانس زیمر | Hans Zimmer
تاریخ انتشار:
15 جولای 2008
افتخارات: برنده  جایزه بهترین آلبوم فیلم گرمی
زمان کل:
 1 ساعت و 13 دقیقه
حجم:
تک آهنگ: 8/46 MB | کل آلبوم: 66 MB
دریافت   دریافت تک آهنگ اصلی
  دریافت آلبوم موسیقی متن

دانلود فیلم:

شوالیه تاریکی  |  کیفیت 1080 پیکسل  |  بلوری
ریلیز Expressleech
Go4up Putlocker Uptobox حجم
anoXmous 1.4 GB
scOrp 1.0 GB
Ganool 1.1 GB
کلمه عبور اکسپرس لیچ: beni
جستجوی زیرنویس فیلم

پوسترهای فیلم:

تصاویری از فیلم:

تصاویری از پشت صحنه ی فیلم:

برای دیدن تصاویر پشت صحنه ی فیلم روی لینک زیر کلیک کنید

60 تصویر از پشت صحنه ی شوالیه تاریکی

دریافت فیلم

نظرات  (۲۹)

خیلی خوب بود.کامل بود و جامع.
سلام، خیلی زحمت کشیدید، ازتون تشکر میکنم
پاسخ:
ممنون
بسیار عالی. کوچکترین جزییات رو ناگفته نگذاشتین. لذت بردم.
ققط یک نکته کوچیک در ترجمه این قسمت دیالوگ های ماندگار:«جوکرمن اعتقاد دارم هر چی تو رو نکشه، بیگانه ترت میکنه. » بهتره به این مضمون ترجمه بشه: « هرچی که نتونه جونت رو بگیره تو رو عجیب و غریبتر ( متفاوت تر) می کنه. »
با اجازه شما رو در قسمت « لینک همسایگان» وبلاگم لینک می کنم تا زود به زود بهتون سر بزنم.
پاسخ:
متشکرم از لطفتون...
مجبور شدم دوباره اون قسمت از دیالوگ جوکر رو بازبینی کنم. دیالوگ اورجینال جوکر به این صورته: I believe whatever doesn't kill you Simply makes You stranger
که Strager به معنایه بیگانه شدنه. البته حق با شماست و کنایه از بیگانه شدن در واقع همان غریب شدن (یا متفاوت) شدنه. من فکر میکنم همان کلمه ی «بیگانه» مقصود جوکر رو به خوبی میرسونه.
متشکرم از توجه‌تون


عجب جایی پیدا کردم
۱۱ تیر ۹۳ ، ۲۰:۴۵ نیکزاد اکبری
بهترین فیلم تاریخ سینماست 
جالب بود ممنون
وبلاگ خیلی خوبی دارید اگر فرصت شد دقیق چکش میکنم.خیلی خوشحالم که لینک های وب در وبلاگتون قرار گرفته مشکلی داشتید ذکر کنید
پاسخ:
خیلی از شما متشکرم که اجازه دادین لینک های فیلم رو اینجا قرار بدم...
خوشحال شدم از حضورتون

۰۵ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۱۸ نام در انتهای پیام
(اینها موقع دیدن فیلم دیروز همزمان یادداشت شد)

1.آرم شرکت Legendary Picture ترکیبی از L و G قوی کار شده است.
2.ب ستاره ی 5 پر DC Comic دقت شود
3.منظومه ی بتِ من
4.خشونت harsh شروع فیلم معرکه است 
5.در شروع فیلم ک جوکرها یکی پس از دیگری یکدیگر را می کشند معرکه است
6.از خلافکارها در زیرزمین (گاراژ) با کت قهوی بسیار قوی کار شده
7. حرکات بت من در اولین صحنه های حضورش در فیلم حالت خشک و مکانیکی دارد شبیه ب آدم آهنی (این بزرگ ترین چالش فیلم است ک شاید سازندگان بتوانند از عهده ی تفسیرش برایند)
8.نوع صحبت بروس وین در خارج از لباس بت من شاهکار فیلم است
9.هری دنت در دادگاه فیلم اجرا می کند(فیلم شخصیت او را از همین جا ب بیننده القا می کند)
10.در ابتدای فیلم ججدال میان بت من ها و ژوکر هاست (خداایان)، چند دقیقه ی بعد فیلم وارد سطح انسان ها میشود (هری دنت و بقیه)
آنجا نبرد خدایان بود
جوکر آنجا بود و بین انسان ها هم هست
پس بتمن هم باید بین انسان ها باشد: بروس وین
11.رابطه ای وجود دارد میان بروس وین و بروس لی و جان وین
12.در فیلم اشاره ای ب last supper عیسی شده است ...خودتان پیدا کنید
13.بازی عالی آن کت شلواری قهوه ای از خلاف کارها
14.نحوه ی ورود جوکر در جمع خلاف کارها با در آوردن صداهای خاص ...فوق العاده قوی
15.در میمیک صوتی تصویری جوکر از حیوانات درنده ی گوشتخوار Carnivore الگو برداری شده است
16.آنجا ک جوکر می گوید نصف سهم مال من است
و بعد طرف می گوید Crazy و جوکر می گوید no I'm not از قوی ترین قسمت های فیلم است
17.بروس وین بر کشتی تفریحی و زنان روس بیکینی پوش با فاصله ای در روبرویش ...بسیار قدرتمند کار شده است ک ب وقتش باز می کنم
18.این را هم ک همه می دانند بازی جوکر در خانه ی مرد هیکلی سیاه پوست و خاطره تعریف کردنش حرف ندارد
19.بتمن یک تکنولوژیست است، جوکر با چاقو و بشکه بنزین کار می کند و هزار نکته ای ک در این باب نهفته است
20.چیزی خارج از نکات فیلم: داستان بتمن الزاما نباید در 3 بخش تمام شود، هر قسمت جدید بت من با یک شخصیت منفی جدید روبرو شود. شخصیت هایی به همان جذابیت جوکر...ب این ترتیب بت من را می توان تا هزاران قسمت ادامه داد...البته مثلا شخصیت منفی قسمت سوم یعنی bale زیاد قوی نیست
21.گریم ها آرایش مو لباس و انتخاب بازیگران ب گونه ایست ک بیننده (ب خصوص آمریکایی ها) ناخوداگاه یاد شخصیتهای کارتونی دوران کودکی بی اف تند
22.در صحنه ی مهمای بتمن مشروب را در تراس برج دور می ریزد آیا فیلم اشارات زیرکانه ی اسلامی وارد کرده است...ب عهده ی خودتان
23.بتمن از مرگ می ترسد این است ک دیگران را جلو می اندازد هری دنت را جلو می اندازد؟
24.یک لحظه تبلیغ مرسدس بنز در میانه ی فیلم حساب شده است (تبلیغات شرکت های معتبر اینگونه است)
25.بت من بر فراز آسمانخراش ساه رنگ مکعبی رو ب آسمان ایستاده است ...کعبه
26.جوکر هیچ ردی از بتمن ندارد اما با زیرکی قهارانه ای او را جلو می کشد
27.(یک چیزهایی بر کاغذ نوشته ام ک فعلا برای خودم هم خانا نیست تا بعد سر فرصت)
28.یک مسئله طرح می کنم...چرا هنرپیشه ی ژوکر ب اندازه ی براندو شهرت ندارد در حالی ک نقش ژوکر از پدر خانده  چیزی کمتر ندارد اگر بیشتر نداشته باشد
دلیلش یک چیز است: براندو در خارج لوکیشن فیلم برداری هم ب هنرپیشگی ائامه می داده اما هنرپیشه ی ژوکر ن
29.صحنه ی انفجار بیمارستان ژوکر در لباس پرستاری حرف ندارد
30.Sounds LCDs: Best scientific scene of all time
31.Democracy fu****er on Ships
32.Batman go up and up to Joker
33.Enemies appear in different clothes in different stories
34.Batman in one world is just words, in 
the other, just actions without words
35.The ship clocks shows 12.00
but 2012 is not the end of the time
اشاره ب آخرالزمان2012
36.مرد نارنجی پوش زندانی سیاهپوست قوی هیکل ک چاشنی بمب را در کشتی ب آب می اندازد
نماد بوداست
37.فیلم می گوید اشتباهات و سوء تفاهامات انسان سبب رنج او شده است (آتش جهنم هری دنت)
38.در قسمتی از فیلم بروس لین عبارت "Hile Hitler" را به شکلی زیرکانه در قالب عبارات دیلوگش ادا می کند
39.بت من خدا بر موتور است
برای Eric Brothers
شاید خیلی از آنچه را من گفتم خود سازندگان فیلم ب ذهنشان نرسیده باشد وشاید هم رسیده
اما ب هر حال "صاد" فیلم شما را پسندید  
پاسخ:
شخصا از این یکی نکته تون خیلی خوشم اومد: بتمن یک تکنولوژیست است، جوکر با چاقو و بشکه بنزین کار می کند!
متشکرم از حضورتون آقای"صاد"
dar ertebat ba joker nagdetan kamel o binazir bood valy dar ertebat ba two face be nazar man jaye bahse bishtary baqy mande man shakhsan az karaktere two face kheily khosham miad harvey dente gahraman dar majeraye film ba joker ham nazar mishe ke harjomarj khode edalate harvey dent dar awayel film yek idealist bood va be khoobybavar dasht amma az haman ebteda tebg ketabha dochar bimary eksizopherny bood ke ba naghsheye joker in bimary be oj khod miresad ke yek no paranoyaye shadid ast harvey ba azdast dadan tanha omid zendegish reachel ba filsooph haye nazarie subjectivism hamrah mi shad ke migooyad ensanha hamegy tabe sharayetan va hich ekhtiary az khod nadaran ke haman ekhtiar tolid shode az sharayet ast bad o khoob vojood nadarad va hamegy tarif ast va dar akhar havades zendegy daste ensan nist va bar rooye sharayet mohit va begol two face bar asas shans ast albate in agayed ra joker niz bavar dasht be in do dialog degat konid joker dar zendan be batman mige ke in mardom khoob o motemaden agar dochar sharayete bohrany beshand hamdigar ra mikhorand pas man yek hayoola nistam man fagat daram yek sharayet bohrany ra tey mikonam.be in do jomle harvey dent niz tavejoh konid fekr mikonid ke dar yek dore bad va fased mishe ensane khoobo paky bood valy eshtebah mikonid donya vahshiye va tanha raftar dar yek donyaye vahshy shanse ke bitaraf bitaasob bijenah va khode edalate . be in jomle besiar mohem harvey niz tavajoh konid ya beonvane yek gahreman mimiry ya oongadr dar fesad zendegy mikony ta khodat ra be shekle yek tabahkar bebiny pas harvey az awal in vageiat talkh ke joker mikhast behame neshoon bede ra bavar dasht ama harvey ta gablaz in ke eshgash ra azdast bede iman va omide be zendegy dasht yany haman chizy ke batman bean etegad dasht va harvey ta mogei ke be two face tabdil nashode bood be iman va omidash tavajoh mikard ke khoob bashad va az vageiat farar mikard chon vageiat talkhasto khoob nist darvage harvey ravande shakhsiaty az batman be joker ba vizhegy haye khase khodesh tahte onvan shans va omid bood ke mige shab fagat gabl az toloo kheili tarike va man beshoma gol midam toloo dare miad . az nazar man faghat harf haye joker nist ke yek falsafe va vageiat dorost ro neshoon mide. vagty.mitoonim be vageiat va falsafe dorost beresim ke harfhaye joker taht onvan naboodane khoobo bad va harfhaye harvey dent tahte onvane shans va sharayet va omid va harfhaye batman tahteonvane iman va meile be khoobi. ra kenar ham bezarim ta nages nabashand va hamdigar ra takmil konand ke dar kenar har vageiaty yek hagigat garar darad be tafavot mian vageiat va hagigat tavajoh konid mersy az neveshtehayetan lotfan be neveshteye man tavajoh konido rajebe on fekr konid mamnoon
پاسخ:
دوست عزیز بهتره نظرتونو با حروف "فارسی" بنویسید.
۲۸ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۲۳ علیرضا ارش
ببخشید اون موقع نمی توانستم فارسی تایپ کنم ولی لطفا مطلبم را بخوانید زیرا ان را برای تحلیل گر و انسان محترمی چون شماکه به دارک نایت علاقه دارید نوشتم من همه مطالب بسیار زیبای شما را خواندم واز ان بسیار استفاده بردم ولی خلاصه ترین و مهمترین حرفم در مطلبم این بود که اگر می خواهیم به واقعیت و فلسفه واقعی ناشی از فیلم پی ببریم باید گفته های بتمن دو چهره و جوکر را در کنار هم بزاریم زیرا همدیگر را کامل میکنند و بدون هم ناقصند در ضمن از نظر من جوکر نمی خواست بگه که هر انسان خوبی می تواند بد بشه جوکر می خواست نشان بدهد که خوب و بد وجود ندارد و انسان ها همگی تابع شرایطن و اختیاری ندارند به ان جمله اش توجه کنید  که به بتمن در زندان می گفت این مردم خوب و متمدن اگر در شرایط بحرنی قرار بگیرند همدیگر را می خورن پس من یک هیولا نیستم فقط دارم یک شرایط بحرانی را طی می کنم  این واقعیت
پاسخ:
از لطف شما متشکرم. با نظر شما تا حدود زیادی موافقم. فکر میکنم نظرات شما مکملی برای این مطلب باشه.
البته در این مطلب فیلم "شوالیه تاریکی" از منظر "فلسفی و روانشناختی" (به صورت جامع) مورد بررسی قرار نگرفته است. خوشحال میشویم اگر مطلبی پیرامون این مسئله دارید در اختیارمان قرار دهید تا با نام شما در وبلاگ قرار گیرد.

۲۸ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۳۸ علیرضا ارش
به ایمان دوچهره به شانس و بی اختیار شدنش در تصمیم گیری ها و این که می گفت در یک دوره تباه فکر کردید می تونید خوب باشید اما این طور نیست توجه کنید هاروی دنتروندی از فراتر از بتمن در ایمان و امید واری به سوی پست تر از جوکر در باور به بی اختیار و نتبع شرایط بگدن انسان بود وهمان طور که گفتین این جملهاش کل فیلم را فرا می گیرد یا به عنوان قهرمان می میمیری یا انقدر در فساد زندگی می کنی تا خود را به شکل یک تبهکار ببینی هاروی قبل از این که بخواد یک نیکوکار باشد یک فرد نترس و بیباک بود و هر چیزی هر چه قدر خوب باشد می تواند همان قدر بد بشود و او جربزه بد شدن را هم داشت اما ادم های داخل ان کشتی بد شدن اما در بد شدن جربزه و جرعت کشتن را نداشتن یعنی چون خیلی خوب و بیباک نبودن نمی توانستند خیلی بد و بی رحم بشند منظورم اشاه به ظرفیت وجودی انسان هاستکشتن را نداشتن یعنی چون خیلی خوب و بیب
۲۹ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۴۳ علیرضا ارش
در فیلم شوالیه تاریکی به نظریه اشوب هم اشاره شده خود من دیدگاه جوکر راتایید نمی کنم اما نمی توانم ان را رد نیز بکنم اما به نظرم جملات پایانی بتمن خود واقعیتی در مقابلواقعیت حرف های جوکر است که همه چیز را زیر سوال می برد و بی ارزش و مسخره در نظر می گیرد است جوکر در واقع به چیز های قیاسی اعتقادی ندارد که در علمروان شناسی امروز نیز روان شناس هاچیز های قیاسی را خارج از واقعیت و شامل تعاریف انسانی می دانند به نظرم معرکگی فیلم به همین ضعف انسان در ردکردن جملات و فلسفه ها ی تلخ و پر ابهام جوکر و دوچهره است پس دارک نایت جنگ بین خیر و شر نیست بلکه جنگ بین دو دغدغه فلسفی امروزیست یعنی جنگ بین واقعیت باحقیقت ک
۲۹ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۲۷ علیرضا ارش
از این که مرا تشویق می کنید بسیار ممنونم من با خواندن مطالب شما فیلم را دوبار دیگر نگاه کردم و حتی سری به کمیک بوک های بتمن توسط باب کین زدم  تا بیشتر با اصل شخصیت هایی چون جوکر و تو فیس و بتمن بشوم و ان  را با فیلم مقایسه کردم اگر تمایل داشته باشید به نتایج خوبی رسیدم و مطالب جالب درفلسفه و روان شناسی از فیلم بیرون کشیدم در ضمن دوست دارم شما نیز با من در بررسی این مطالب همراه شوید تا از نظرات شما نیز بهره ببرم البته این را نیز بگویم که مطلبی که بال نوشتم جای حرف بیشتری دارد و هنوز کامل نیست اما ان را کامل خواهم کرد
پاسخ:
بله من شدیدا موافق همکاری و همراهی با شما هستم. فیلم شوالیه تاریکی از نظر خودم جزء پنج فیلم برتر 14 سال اخیر هست و بحث پیرامونش بسیار مفصل. چه از لحاظ روانشناسی و فلسفی و چه از لحاظ سینمایی.
اگر مسئله ای برای گفت و گو هست بهتره که از طریق این ایمیل با هم در ارتباط باشیم:
vahidsa@live.com
۲۹ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۵۶ علیرضا ارش
افکار و عقیده هایی که در دارک نایت جریان دارد که داساس دغدغه فیلسوف های امروز ودیروز و به خصوص مردم عصر مدرنیسم و پست مدرنیسم است به خاطر همین است که ما انسان ها جوکر را درک می کنیم و با او هم کلام می شویم و جوکر برایمان با وجود ستایش نشدنی بودن بسیار کاریزما و جزاب است  و بسیار حرف هایش و خودش معنا دارد و جملات دوچهره در انتهای فیلم ما راشوکه می کند و بسیار ما را تحت تاسیر قرار می دهد و گاهی فکرمی کنیم  با او همدرد می شویم زیرا ما نیز گاهی پاسخ لیاقتمان را در دنیا ندیدیم و حقمان را نگرفتیم و خودمان را در قبال حوادس زندگی بی اختیار دیدیمفیلم دارک نایت فلسفه های زیادی را در بر می گیرد فلسفه هایی چون فلسفه سنایی اشراق و بیشتر از همه فلسفه های نیچه و فلسفه افلاطونیف
۲۹ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۵۹ علیرضا ارش
چند سوال ازتان دارم که در فیلم زهنم رادرگیر کرده است ایا جوکر بیشتر یک یک نیهیلیسم پوچگراست و از پوچ گرایی اینگونه شدهاست و می خواهد تعاریف دنیای انسانی را زیر سوال ببرد و همچنین یک سابجکتیویسم که در دنیا هیچ گونه اختیاری نمی بیند یا نه او به تعاریف انسانی اعتقاد دارد وفقط تز سر نا امیدی زیاد این گونه شده است  من خود به شخصه فکر می کنم جوکر غیر از حرف هایش از گریمش هم می توان چیز هایی فهمید مانند لبخند خونینش که فکر می کنم با تن می خواسته نشان دهد که اگر واقعیت زندگی را بفهمی هیچ گاه نمی خندی ایا هاروی دنت نماد افکار  واقعی جوکر است و قهرمان فلسفه های او می باشد که نماد بی اختیاری و تابع شرایط بودن است من خودم شاید بارها این گونه فکر کردم اما اگر جوکر صاحب واقعیت و بتمن صاحب حقیقت باشد و فیلم بعد از مقابله فلسفه کلاسیک با فلسفه مدرن در انتها بخاطر پیروزی جوکر و تبدیل شدن ایدهالیستی مانند هاروی دنت به یک سابجکتیویسم بلفطره و فیلم فاسفه ای پست مدرنیسمی بگیرد ان وقت پس همه ایده های بتمن دروغین و فقط برای دوری جامعه از فساد بیشتر است و فیلم فقط می خواهد یک واقعبت تاخ و تراژدی را نشان دهد در حالی که برای ان راه حلی قرار نداده است 
پاسخ:
اول از همه قضیه ای که باید در موردش بحث کرد اینه که بتمن و جوکر حاصل چه هستن؟ از کجا به این مرحله رسیدن؟ درباره ی بتمن پیش از این در فیلم "بتمن آغاز میکند" (اولین قسمت از سه گانه ی بتمن نولان) به اندازه ی کافی می فهمیم و میدونیم که حاصل از چه مکتبیست و چه گذشته ای داشته. اما جوکر هیچ گذشته ای نداره، انگار که "شر" از همان ابتدای حیاتش در وجودش ثبت شده (برای همین کریستوفر نولان در توصیف جوکر از واژه ی "شر مطلق" استفاده میکنه). اما ما اگر قرار باشه حدس هایی از زندگی جوکر بزنیم میتونیم از دیالوگ هایی که در حالت پارادوکس و متناقض درباره ی گذشته ی خودش میگه، بفهمیم که او -به عنوان یک فرد عادی جامعه- گرفتار مشکلات و هرج و مرج روزانه ی اجتماع شده. مسئله ای که خیلی عادی جلوه میکنه. اما مسیری که جوکر پس از این طی میکنه دیگه از حالت عادی ماجرا خارج میشه. (در پاسخ به پرسش شما:) جوکر دچار درون گرایی یا سوبژکتیوسم میشه. اون دیگه واقعیت و حقیقت دنیا رو نه در جامعه و فعلیات زندگی بلکه در پهنه ی وسیع درون خودش میبینه. از زندگی عقب میشینه، از معاشرت با دیگران دست میکشه و در خودش باقی میمونه. - اما از طرفی جوکر یه انسان پوچگرا هم هست. اما نه پوچگرای شرقی بلکه معتقد به "پوچگرایی نیچه". جوکر زندگی و هستی رو پوچ تلقی میکنه و قصد به پیروزی رسوندن این عقیده رو داره. به این مسئله بیشتر در دیالوگ های طولانیش با هاروی دنت پی می بریم: زمانی که نقشه کشیدن و با برنامه عمل کردن رو کاری عبث و بیهوده میدونه... جوکر به دقت سعی داره تا همه رو به سوی "هیچ" و "پوچی" سوق بده... دارک نایت در واقع جنگ بین شر و خیر نیست، بلکه جنگ بین "خبر" و "هیچ"ـه! بتمن از ابتدای بنیانش سعی داره "خیر" رو بر دنیا غالب کنه، اما جوکر سعی بر غالب کرد "هیچ" بر دنیا داره!
... اما چیزی که بیشتر در مورد رفتار و گفتار جوکر به چشم میاد اینه که او به هیچ وجه متزلزل نیست. همه ی گفتار و رفتار جوکر دقیقا بر هم منطبقند. در فلسفه ی جوکر همه چیز به طرز نا امید کننده ای به واقعیت نزدیکن! همینه که محبوبیت جوکر نزد علاقه‌مندان سینما از بتمن و هاروی دنت بیشتره!
بزارین یک جور دیگه رابطه ای بین نیچه و جوکر ترسیم کنم. تا حالا به خنده های مکرر و طولانی جوکر دقت کردین؟ (یا به قول شما گریم چهره ی جوکر که لبخندی خونی روش نقش بسته؟) زمانی که بتمن جوکر رو به شدت شکنجه میده تا جای گروگان هاش رو بگه، یا زمانی که جوکر بین زمین و هوا معلقه و میدونه فاصله ی چندانی با مرگ نداره اما مدام میخنده و این خنده ها به هیچ وجه ساختگی جلوه نمیکنه... نیچه جمله ی بسیار معروفی در اینباره داره:
«آنکه به بالاترین نقطه کوه می رسد، به تراژدی ها می خندد.»
۳۰ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۳۷ علیرضا ارش
واقعا کامل و جامع توضیح دادید طوری که بسیاری از ابهامات از جلوی چشمم محو شد واقعا ممنونم خیلی استفاده کردم  من خودم قبل از دیدن فیلم دارک نایت به شخصیت هاروی دنت خیلی بیشتر از جوکر علاقه داشتم و دربارهاش مطالبی خواندم در مطالبی که خواندم نوشته بود که هاروی دنت از ابتدا بیماری اکیزوفرنی خفیف داشته که با فشار های سیاسی و اجتماعی و بی عدالتی ها بیماری او اوت کرده همچنین همانند جوکر پدرش الکلی بوده و او را ازار می داده می خواهم بدانم در فیلم هم تیا این گونه است ایا اصلا هاروی دنت تفکراتش ناشی از تفکرات جوکر است یا خودش و شرایطش ایا او در سابجکتویسمی از جوکر جلو زده است و قهرمان تفکرات جوکر است یا نماد یک دیوانه همه چیز باخته است اصلا چرا باید برای بد شدن دو چهره شود ایا دو چهره شدنش نماد خیر و شر است یا نماد بیماریش که در خوب و بد بودن بی اختیار بوده است اگر به این سوالم نیز جواب بدهید بسیار ممنون می شوم و استفاده می برم اصلا هاروی دنت فقط به خاطر ریچل بیشتر این گونه شد  یا حرف های جوکر یا سوظن های کاری و فشار های ان
پاسخ:
به نظر من جنگ واقعی فیلم بین هاروی دنت و جوکر برقراره. نه جوکر و بتمن. در واقع جوکر هاروی دنت، دادستان قانونگرای شهر رو برای تقابل انتخاب میکنه، نه بتمن قانون گریز (که خودش رو فراتر از قانون میدونه). دلیلش درست همین مسئله ست. هاروی دنت معتقد به قانونه و در مقابلش جوکر معتقد به هرج و مرج... دیالوگ های پایانی جوکر رو به خاطر بیار وقتی که به بتمن میگفت: «شوالیه سفید گاتهام رو گرفتم... و به اندازه ی خودمون پایین کشیدم» از این دیالوگ دو چیز می فهمیم:
یک؛ جوکر و بتمن مانند یک دیگر هستند (مکمل یک دیگر هستند) چون هر دوتاشون خارج از محدودیت های "قانون" حرکت میکنن.
دو؛ هاروی دنت نقطه ی مقابل جوکر و بتمن قرار داره. چون مرد "قانون"ـه.
اما هر سه تای این ها یک چیز مشترک هم دارن: "گذشته ی منحوس"! در مطلب قبلی گفتم که گذشته ی بتمن برای ما کاملا روشنه. گذشته ی جوکر هم کمی تا حدودی میتونه برامون در طول فیلم تعریف بشه؛ اما گذشته ی هاروی دنت برامون کاملا مبهمه (به نظرم این تنها نقطه ی ضعف فیلم محسوب میشه.) طبق کمیک بوک های دی سی: هاروی دنت دوران کودکی و نوجوانی بسیار بدی داشته و به خاطر یک سری اتفاقات از آتش ترس داره. (چیزی که جوکر ازش برای به زیر کشیدن هاروی دنت استفاده میکنه) اما با وجود این گذشته های بد، هر کدوم از اونا -پس از یک دوران گذار که مبتلا به سوبژکتیوسم یا درون گرایی میشن- یک مسیر متفاوت رو انتخاب میکنن...
جوکر قصد داره نظرات هر دو طرف را (هاروی دنت و بتمن) به سمت نظر خودش (پوچی) بکشونه. اما برای اینکار جوکر هاروی دنت رو انتخاب میکنه چون (به گفته ی گوردون در انتهای فیلم:) هاروی دنت بهترین اونهاست. چون هاروی تفکری نزدیک تر به جوکر داره، اما یک جایی در ذهن پر تلاطم خودش مخفیش کرده. جوکر تنها کاری که میکنه بازگردوندن هاروی به همون تفکرات قدیمیشه... با پایین کشیدن هاروی دنت، بتمن نیز خودبخود سقوط میکنه تا امید مردم زنده بمونه... پس جوکر برنده میشه.
جوکر (به گفته ی کریس نولان:) هیچ سایه ی خاکستری بر روی ذهنش نداره. اون سیاه مطلقه. اما هاروی دنت برخلاف جوکر یک ذهن خاکستری داره (با وجود اینکه سعی داره تنها وجهه ی سفیدش رو نشون بده)... کاری که جوکر انجام میده بازگردوندن همان تفکرات خاکستری به هاروی دنته. به اسم هاروی دنت پس از سوختن نصفی از صورتش توجه کن: دو چهره... چهره ی بد در مقابل چهره ی خوب، چهره زشت در مقابل چهره ی زیبا، چهره ی شر در مقابل چهره ی خیر، چهره ی سفید در برابر چهره ی سیاه... با تبدیل هاروی دنت به دوچهره، اون دوباره به دوران گذار خودش در فلسفه ی درونگرایی (سوبژکتیوسم) بر میگرده اما اینبار جوکر با خلاقیت بی نظیرش ذهن هاروی دنت رو شکل میده. دیالوگ های جوکر و هاروی دنت (دوچهره) در بیمارستان رو به یاد بیار:
«...با یه کم هرج و مرج چطوری؟... قوانین رو بهم بریز و اونوقت در همه چی هرج و مرج بوجود میاد... من مأمور هرج و مرجم... یه چیزی رو در مورد هرج و مرج میدونی؟: منصفانه ست!»
۳۱ مرداد ۹۳ ، ۰۱:۱۶ علیرضا ارش
هر بار قشنگ تر توضیح می دهید و عمق زیبایی فیلم را بیشتر روشن می کنید همان طور که گفتید فیلم در نشان دادن گزشته هاروی دنت ضعف نشان داده اما توانسته وجود پارانویای خفیف هاروی دنت را به نمایش بگزارد به ایراد ها و شکاکی هایش در طول فیلم نسبت به سازمان پلیس اشاره می کنم و بعد به نظرم  نولان نخواسته به این موضوع خیلی اشاره کند زیرا هاروی همان طور که خودتان گفتید قراشد مسبت ترین شخصیت فیلم قرار بگیرد اما شاید بی اعتماد شدنش به همه چیز و اکسیزوفرنیش ان قدر هم در فیلم مخفی نشده باشد او در فیلم فقط به ریچل اعتماد دارد و ریچل در فیلم نقطه قوت و ضعف اوست همان طور که از مطلبتان نتیجه گرفتم هاروی گزشته ای همانند جوکر داشته و واقعیت های تلخ موجود در گاتهام ررا چشیده ولی بر عکس جوکر به قانون و عدالت رو اورده زیرا از بچگی بی عدالتی را دشمن خود می دیده او برادرش را طی حادسهای ظالمانهه از فساد موجود در گاتهام از دست می دهد و نمی تواند او را در حالی که دارد می سوزد نجات دهد و پدرش مرگ برادرش را تقصیر او می اندازد از همان موقع هاروی تصمیم می گیرد به عنوان یک قهرمان فساد را از بین ببرد در حتلی که مردم شایستگی یک قهرمان ایدهالیست سفید را نداشتند هاروی در واقع می خواست با واقعیتی تلخ که از ان فرار می کرد مبارزه کند اما در اخر تسلیم درون خودش شد 
۳۱ مرداد ۹۳ ، ۰۱:۴۲ علیرضا ارش
ایا این را شما نیز می خواهید بگویید که هاروی دنت در کنار ایده الیستی که دارد تفکراتیهمان جوکر که انسان تا را تابع شرایط می داند داشته اگر این طور باشد کاملا با شما موافقم اما فکر می کنم کریستوفر نولان بیشتر در فیلم جوکر را مد نظر گرفته و نمی خواهد هاروی دنت همانند کمیک بوک ها باشد او خواسته هاروی دنت را فراتر از خوبی نشان دهد که با تفکراتی تلخ در دلش و سوعع تفاهماتی که دارد با از دست دادن تنها عشق زندگیش که امید وارزوی او محسوب می شود دیگر از ان تفکرات فرار نمی کند و ان را قبول می کند سکه ی پدرش سکه ای بود که پدرش بعد مرگ فرزند کوچکترش به هاروی داده بود تا نشان دهد دنیا دست شانس و شرایط نیست و انسان ها اختیار دارند خودشان شانس خودشان را رقم می زنند اما مرگ ریچل و سوختن یک طرف سکه امید های پدر را از زهن هاروی دور می ریزد و او در می یابد که بی جهت از واقعیت فرار کرده و حقیقت و تعاریف انسانی همانند دلخوشی پدرش یک دروغ برای زندگی کردن بوده او دوبار عزیزانش را از دست می ده یک بار همانند بتمن تصمیم به ایجاد امیود و عدالت می کنه و بار بعد همانند جوکر خود را تسلیم و مامور واقعیت و این گونه در فیلم نشان داده می شود که خوب و بد وجود ندارد و در هر انسانی می توان تعاریفی از خوبی و بدی دید که تحت تاسیر ش ابط خود را نشان می دهند هاروی واقعا یک قهرمان بود اما چون شایستگیش بیشتر از مردم و فساد پایه شهر بود و مانند بتمن یک قهرمان خاکستری نبود دوباره شکست خرد و مطمعن شد که تفکرات تیرهای که بعد مرگ برادرش به ان روی اورده بود واقعیت بود و بی خودی به خیر پناه گرفته بود و طرفدار هیچی شد
۳۱ مرداد ۹۳ ، ۰۲:۱۶ علیرضا ارش
دوس دارم به نوشتن مطلبتان د باره دارک نایت ادمه دهید شما موافق بودید که فیلم از بعد فلسفی و روان شناختی سخن زیاد دارد شما بسیار کامل زیبا و جزاب مطلب می نویسید و پاسخ هایتان نیز واقعا همان است که یک علاقه مند به فیلم های این گونه انتظار دارد است از من خواستید هر ان چه می دانم بگویم من این را نیز فهمیدم که فیلم می خواست نشان دهد وقتی مردم اماده شایستگی یک ناجی و قهرمان را نداشته باشند ان قهرمان نیز از یک قدرت برتر به خود همان مردم باز می گردد و تبهکار می شود جوکر به نظرم یک نابغه متفکر روان پریش مبتلا به بیماری شیرزو فرنی می باشد او سعی دارد انسان متفکر و نبغه سیاسی دیگری چون دو هاروی  حدنت را به چالش بکشد امیدش را از او بگیرد به کمک خود مردم او را نابود کند تا تفکراتش را به همان سمتی که او از ان بیزار و فراری بود ببرد و با این رسوایی یعنی ورود دوچهره از دل شوالیه سفید مرد قانونپیروزی پوچی و واقعیت بر حقیقت و خیر را بعه عمل برساند  و این گونه هاروی دنت را دوباره دچار اکسیزوفرنی کند این گونه جایگاه بتمن به عنوان یک قهرمان خاکستری و نه به روشنی هاروی دنت مشخص می شود و ارزش واقعی او و فلسفه وتقعی او معنی می گیرد که چرا اصلا باید بتمنی مردی که خود را بالی قانون می بیند باشد بله این گونه است که بتمن که ایدهال گرا همانند هاروی نیست و خود را ظاهر نمی کند و نمی خواهد قهرمان باشد در اخر فیلم جایگاهش معلوم می گردد او موجودی است که شهر در حال فساد شایسته ان است ولی او فعلا امید دهنده ان نیست
پاسخ:
پایان بندی فیلم یکی از بهترین پایان بندی های تاریخ سینماست، در آخرین سکانس فیلم (که با دیالوگ های گوردون همراهه) بتمنِ شکست خورده رو میبینم که داره با سرعت تمام به سمت روشنایی حرکت میکنه، دوربین همراه بتمن تا یک جایی پشت سرش حرکت میکنه، اما در انتها از سرعتش کم میشه و بتمن از دوربین (از ما) فاصله میگیره و دورتر میشه. دوربین می ایسته (ما ایستیم) و بتمن به حرکتش به سوی روشنایی ادامه میده...همراه دیالوگ های گوردون (که به فرزندش (جزئی از آیندگان) بازگو میکنه): «اون قهرمانیه که گاتهام سزاوار اونه، ولی قهرمانی نیست که الان بهش نیاز داره»... یک پایان بندی بی‌نظیر... بتمن شکست خورده اما همچنان بر تفکرات ایده‌آلیستی خودش پایبنده، گرچه کمی خدشه دار شده اما برای اینکه بتمن اهدافش رو فراموش نکنه، این ضربه یک "نیاز" بود.
بهتره منظورمو کمی بهتر برسونم... بتمن ابتدا با شعار عدالت و مبارزه با فساد شکل گرفت. بتمن اومد تا دنیایی که در رویاها و خیالات خودش داشت شکل واقعیت بده، خارج از ورطه ی قانون، سیاست و قدرت (که یارای مبارزه با فساد رو نداشت)... اما خودش اسیر یکی از همین دلایل شکلگیری‌اش شد!: قدرت... بتمن در تمام طول فیلم سعی در حفظ قدرت خودش داره و برای همین اصل خودش رو فراموش میکنه... تلاش در حفظ قدرت (به مانند سیاست:) باعث شکلگیری دشمن میشه (بتمن برای خود دشمن‌تراشی میکنه)... در واقع میخوام بگم که افکاری مانند جوکر، حاصل کشمکش های قدرت‌طلبانه ی این دنیاست. جوکر حاصل قدرت‌طلبی بتمن بود. (همین مسئله ارجاعاتی واضح به دنیای کنونی ما نیز داره، فاجعه ی 11 سپتامبر، گروهک های تروریستی عراق، سوریه، افغانستان، پاکستان و...) دیالوگ ابتدایی جوکر رو به یاد بیار: «هر آنچه که تو رو نکشه بیگانه ترت میکنه!» این یه واقعیته. هر قدر که تلاش بکنی تا رقیب و دشمن خودت رو نابود کنی و در عین حال موفق به این کار نشی، دشمنت خطرناک تر و غیرقابل پیشبینی تر خواهد شد... تفکرات ایده‌آلیستی بتمن (که حامی جهانی بدون خشونت و پر از عدالته) با تفریط و افراط برای حفط قدرت، اسیر تفکرات واقعگرایانه جوکر میشه و به ورطه ی نابودی میکشه... و در انتها به انزوای جناح قدرتمند می‌انجامه... فکر میکنم بهتره پیرامون فهمیدن این موضوعات کمی به حرف های آلفرد دقت کنیم، که چه سنجیده و دقیق با قضیه روبرو میشه. (برعکس بتمن).

البته اشاره کردن به مسئله ی قدرت به این معنا نیست که جوکر قدرتی نداره. اتفاقا جوکر قدرتمندتر از بتمنه. فلسفه ی جوکر با توجه دیالوگ آغازینش و اندیشه ی نیچه -که کمال را در قدرت میدونست!- نشون میده که جوکر پیش از هر کس "صاحب قدرته". قدرتی که لحظه به لحظه در طول داستان بهش افزوده میشه. قدرتی که ازش برای پیروز کردن "هیچ" علیه "خیر" استفاده میشه. اشتباه بتمن در اینجا بود که از بازوی قدرت برای مقابله با جوکر استفاده کرد.


۳۱ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۳۰ علیرضا ارش
دارک نایت جهانی بدون قانون و محدودیت دنیایی بدون منطق در عین داشتن منطق های عمیق فلسفی که دیدگاه انسان نسبت به زندگی و تعاریف جهان انسانی می شکند و دیدگاه های جدبدی را پیشرو می گزارد که غیر قابل رد و قابل هزم است  دنیایی که در ان جنگ بین هیچی و پوچی با خیر امید ایمان و عشق و ارزش های انسانی در جریان است واقعا حیف که دیگر با چنین نمونه فیلم دیگر روربرو نخواهیم شد که در ان شرور ترین افراد قابل ستایش هستند و با ان ها هم حرف و هم دم مب شویم زیرا تفکرات ان ها دغدغه هی انسان عصر مدرنیسم و پست مدرنیسم است و عمق تفکرات نیچه را وارد تفکرات یک سری روان پریش اسیب خورده از جامعه و  باید از شما تشکر کرد که به چنین فیلم تاریخ سینمایی انقدر اهمیت دادید و مطالب کامل و زیبایی نوشتید و به کنجکاوی ما جواب دادید خیلی خوب می شد اگر های ما طرفداران دارک نایت شکل می گرفت هنرمندی چون هیت لجر زنده می ماند و کریس نولان به ساخت فیلم بتمن ادامه می دادسیستم های غلط می کند و در کنار این همه ستابش از فیلم باید از شما تشکر کرد کهبه 
۳۱ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۲۱ علیرضا ارش
شما صحبت از موضوعی کردید که در علم فلسفه این گونه تعریف می شود  هر گاه یک تزقوی یعنی بتمن شکل بگیره یک انتی تز قوی نیز به خاطر ان ایجاد می شود یعنی جوکر یعنی اگر خیر مطلقی وارد شود شر مطلق نیز ایجاد می شود  در این بین شما این گونه بیان کردید که تز هاروی دنت که یک تز مورد قبول جوامع سیاسی است تز درستی نیست و نمی تواند جلوی فساد را کامل بگیرد ولی تز بتمن و جوکر که مورد قبول جامعه انسانی نیست تز درست و قدرتمنده و تنها کسی که در فیلم شکست می خورد هاروی دنت است و مانند جوکر و بتمن تبدیل به به یک قانون ستیز می شود و به قول جوکر فیریک در واقع فیلم خود قانون را یک تز که باعس انتی تز هایی چون بتمن جوکر و در اخر هاروی دنت نشان می ده د و همان طور که گفتید جوکر هاروی را به جناح خودش و بتمن می کشاند و به ان جهت خودش یعنی انرشسیتی می دهد هروی نیز که مورد ایمان و تعادل مردم گاتهام است همچون ریچل برای هاروی بتمن نمی خواهد مردم به بی قانونی و بی ایمانی و هرج و مرج رو بیاورند به خاطر همین به ضعفش یعنی قدرت خواهی پی می برد و با شکست اختیاریش ارزشش را به ما نشان می دهد و دارک نایت عبرتی برای او در دارک نایت رایسس مب شود  بسیار خوب و کامل توضیح ددادی د واقعا ازتان ممنونم و ببخشید که انقدر بعضی جاها زیاد سوال کردم ولی شما نشان دادید که انسان فوقالعاده سینما دوست و تحلیل گر بسیار قوی و صبوری هستید مطمعن باشید که غیر از دارک نایت مطالب دیگرتان را خواهم خواند بسیار وبلاگ قوی دارید و و موفق باشید
پاسخ:
دقیقا تحلیلتون درسته. با این توضیح ضروری که:
اگر دقت کنید کسی مثل هاروی دنت قانون گرا که به نوعی در ابتدای فیلم، مقابلِ بتمن قرار داشت به شدت از قانون گریزی بتمن دفاع میکنه... به گفتگوی 4 نفره ی در رستوران که هاروی دنت و بروس وین (بتمن) درش حضور داشتن دقت کن. وقتی بروس وین از هاروی میپرسه که چه چیزی باعث شکلگیری بتمن شده، هاروی جواب میده: «خود ما... همه‌ی ما که دست رو دست گذاشتیم تا این خلافکارها کنترل شهر رو در اختیار بگیرن» و وقتی ناتاشا به سیستم دموکراسی کشور اشاره میکنه، هاروی یک مثال نقض در برابر این نوع سیستم میاره. - نولان بصورت کاملا زیرکانه نظام دموکراسی و مردم سالاری رو زیر سوال میبره. نظامی که نه تنها باعث از بین رفتن جرم و جنایت نشده بلکه مسبب اصلی فساد و ایجاد تفکرات هراس‌انگیزی چون جوکر هست. 

من از شما متشکرم. سوال هایی  که پرسیدید و تحلیل هایی که کردید، به من برای پیدا کردن مسیر درست برای تحلیل فیلم بسیار کمک کرد. پیش از این افکارم برای بررسی فیلم شوالیه تاریکی خیلی به هم ریخته و شلخته بود... ولی فکر میکنم که هنوز هم فیلم جا برای بحث داره، به خصوص در زمینه ی فنی و سینمایی که من به خاطر سطح پایین سوادم در این زمینه از تحلیلش عاجزم.
خیلی خوشحال شدم از گفتگو با شما. اگر قصد دیدن فیلم دیگری در سطح "شوالیه تاریکی" داشتید حتما فیلم "ممنتو/Memento" از همین کارگردان رو نگاه کنید. گرچه مبحثی متفاوت با دارک نایک رو مطرح میکنه ولی به نظرم در کنار شوالیه تاریکی یکی از بهترین های تاریخ سینماست.
موفق و پیروز باشید.
عزیزممممممممم...خیلی هت لیجر رو دوستش دارم...واقعا حیفش بود...میشه بگید چه بیماری گرفت؟؟؟
واقعا هنر پیشه عالی ای بود خدا بیامرزدش-__-
پاسخ:
مبتلا به بیماری خاصی نبود، علت مرگش اختلال دارویی (استفاده نادرست از چند قرص بطور همزمان) بود.
یه دیالوگ هم هاروی دنت در اواخر فیلم میگه که من خیلی خوشم اومد :
هاروی دنت به گوردون :((تا حالا شده به کسی که دوستش داری بگی همه چیز درست میشه ولی بدونی داری دروغ میگی؟ 
حالا به پسرت بگو همه چیز درست میشه، بهش دروغ بگو.)) 
گوردون :((همه چیز درست میشه)) 
۲۰ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۵۱ علیرضا ارش
فلسفه ابر انسان فردریش نیچه درباره قدرت و ارتباط آن با ظرفیت و تابع شرایط بودنو بخوانید تا به شاهکار داستانی فیلم پی ببرید فیلم ممنتو رو هم دیدم واقعا معرکه بود
سلام
یه بار نظر دادم نذاشتین!
ولی خواستم ازتون تشکر کنم بابت سایت خوبتون
مخصوصا از بخش دیالوگ های ماندگارش
در پناه حق
داداش ممنون که نظرمو گذاشتی!
ولی شخصیت بتمن یه چیز رو بمن فهموند
امید رو نباید از دست داد!
من بلد نیستم حرفای گنده بزنم و تحلیل روانشناسیش کنم
شاید فقط بتونم ازش لذت ببرم! ساده ترین کاری ک شاید میشه کرد
اما نقد مخصوص شماهاست
سایتتون رو فراموش نمی کنم
شاید با خودتون میگین این کیه دیگه نصفه شبی بخاطر گذاشتن یه کامنت یه کامنت دیگه گذاشته تا تشکر کنه؟ (البته میدونم ک نمیگین!)
ولی خب زندگیه دیگه
فیلم خوبیه شخصیت جوکر رو فراموش نمی کنم
کریستین بیل هم فوق العاده بازی کرده
نمی دونم تا ته کامنت رو خوندین یا نه ولی اگه خوندین بدونین که برام ارزش مند بوده
ممنون بابت وقتی که گذاشتین...
پاسخ:
:) از حضورتون متشکرم دوست عزیز.
نظرات شما دوستان همواره برای من پرارزش و با اهمیت هست.
سلام. وبلاگتون رو بررسی کردم فوق العاده بود-منتها یه چیزایی به نظرم کمه...مثلن صفحه ی تماس با ما برای بیان دیدگاه های کلی و تماس با نویسندگان.....یا مثلن قسمت جستجو در سایت ....به طور بسیار کامل فیلمهارو شخم زدید کاش تعداد فیلم بیشتری رو شخم بزنید....خسته نباشید
بازم منم! یادم رفت بگم : چه خوب میشد که "شوالیه تاریکی بر میخزد" رو هم نقد می کردین و جمله های به یاد ماندنی شو میذاشتین
پاسخ:
فعلا تا مدت نامعلوم فعالیت های سایت معلقه... اما در اصرع وقت این کار رو انجام خواهم داد.
برادر من
یه سالی میشه این وب آپدیت نشده !!!
پس کی ؟!
منتظریم ... یاعلی
۲۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۱۹ مدیریت پادشاه فوتبال - علی زراعت
من عاشق این فیلمم
وبتون بروز میشه دیگه؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی