بررسی فیلم های ماندگار تاریخ سینما

در این بلاگ سعی کرده ام تا نگاهی کوتاه به بهترین فیلم های تاریخ سینما بیاندازم که توسط مردم در سایت IMDB به عنوان برتر دست یافته اند. در کنار معرفی فیلم ها سعی کرده ام تا خلاصه داستان، نقد، دیالوگ و سکانس های ماندگار فیلم را نیز معرفی کنم تا بیننده اطلاعات کاملی از فیلم و جایگاه آن دست یابد.

نکته: تمام نوشته ها پیرامون فیلم اختصاصی است و کپی برداری با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است.

نکته مهم تر: کپی برداری از وبلاگ هیچگونه پیگرد قانونی به دنبال ندارد، اما برای نوشتن این وبلاگ وقت و انرژی بسیاری صرف شده است. پس بهتر است به حقوق یکدیگر احترام بگذاریم.










نام فیلم: پدرخوانده
کارگردان: فرانسیس فورد کاپولا
نویسندگان: ماریو پوزو (رمان) ، فرانسیس فورد کاپولا

بازیگران:

مارلون براندو ، آل پاچینو ، جیمز کان
کشور سازنده:
آمریکا
سال پخش:
1972
ژانر: جنایی | درام
افتخارات: برنده 3 جایزه اسکار
امتیاز:
9.2 از 10
اطلاعات بیشتر:

Tagline: An offer you can't refuse
تگ لاین: «پیشنهادی بهت میدم که نتونی رد کنی»

درباره ی فیلم:

«پدرخوانده پردردسرترین فیلمی بود که می‌توانم به خاطر بیاورم و هیچ‌کس حتی از یک روز حضور در سر صحنه آن لذت نبرد.»
(آلبرت اس رودی)

«...تنش‌ها بدون توقف ادامه داشت و من هر روز منتظر اخراج بودم.»
(فرانسیس فورد کاپولا)

«...وقتی که فیلم در حال ساخته شدن بود، یعنی در اوایل دهه 70 ، صحبت راجع به مافیا ممنوع بود. یعنی درباره آمریکا و خیلی چیزهای دیگر هم نمی توانستیم حرف بزنیم.»
(مارلون براندو)

اینها صحبت های تهیه کننده و کارگردان و بازیگر فیلمی است که توانست نامزد 11 جایزه اسکار شده و برنده ی 3 تای آنها شود. فیلمی که توسط بسیاری از منتقدان به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای جهان انتخاب شده است! فیلمی پر از المان های سیاسی و فرهنگی که بعضا انتقاد های تند و صریح مقامات مختلف دنیا را به دنبال داشته است. (که شاید صحبت هایی که در ابتدا به آن اشاره شد ناشی از همین اعتراضات و حواشی پیرامون فیلم بود.)

پدرخوانده فیلمی در ژانر گانگستری و جنایی است که زندگی یکی از خانواده های مافیایی نیویورک در اواسط قرن بیستم میلادی را نشان می دهد. این خانواده که به خانواده کرلئونه معروف است توسط دون ویتو کورلئونه یا پدرخوانده اداره می شود. داستان ماجرا از جشن عروسی دختر پدرخوانده (کانی) آغاز میشود و ما از این طریق به تدریج با شخصیت های فیلم آشنا می شویم و سپس به تدریج فیلم از یک محیط شاد به یک تراژدی و جنگ بین خانواده ها کشیده می شود. در واقع چالش میان باندهای مافیایی برای تصاحب هرچه بیشتر قدرت تم اصلی داستان را تشکیل می‌دهد.

این فیلم اولین قسمت از سه گانه ی پدرخوانده است که به علت استقبال بسیار زیاد مخاطبان قسمت های بعدی آن نیز به فاصله ی 2 و 16 سال ساخته شد. گرچه پدرخوانده 3 هیچگاه نتوانست موفقیت های قسمت های قبلی را تکرار کند.

فیلمنامه فیلم برگرفته از رمان معروفی به همین نام با نویسندگی «ماریو پوزو» بود که توسط کارگردان فیلم (فرانسیس فورد کاپولا) به صورت فیلمنامه در آمد. البته کاپولا زیاد بر جزئیات رمان وفادار نماند و تفاوت هایی بین داستان اصلی و فیلمنامه ی فیلم دیده می شود. اما رفاقت این دو در این فیلم به حدی بود که کاپولا در ابتدا تمایل داشت نام فیلم را «پدرخوانده؛ ماریو پوزو» بگذارد نه صرفا «پدرخوانده»!

ساخت فیلم توسط شرکت پارامونت پیکچر انجام گرفت. البته دوران فیلم برداری و پیش از ساخت آن خالی از حواشی نبود. این فیلم به دلیل آنکه موجب ستایش گروه ها و خانواده های مافیایی میشد بار ها توسط افراد ارشد کشور مورد تهدید قرار گرفت و حتی مدتی موجب توقف ساخت فیلم شد اما پس از کس و قوس های فراوان با تغییرات جزئی در فیلمنامه، ادامه ی فیلم شروع به فیلمبرداری شد.

این فیلم توسط بسیاری از منتقدان و تماشاگران عام و نشریات معتبر جهان به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای جهان انتخاب شده است. گر چه هستند کسانی که موفقیت های فیلم را به دلیل حضور عناصر اسطوره ای و تاریخ ساز درون فیلم معرفی می کنند. اما نباید فراموش کرد که برخی از بازیگران فیلم همچون آل پاچینو با حضور در این فیلم به شهرت بالایی رسیدند. در واقع بسیاری از مردم هر یک از عوامل شرکت کننده در ساخت فیلم را با نام این فیلم می شناسند و برای آنها احترام و ارزش هنری بسیاری قائل اند. بنابراین نمیتوان گفت که ارزشمندی فیلم تنها به دلیل حضور برخی بازیگران و عوامل فیلم رقم خورده است. البته باید یادآور شد که مارلون برادو قبل از نقش آفرینی در نقش پدرخوانده برای این فیلم در دوران افول بازیگری خود قرار داشت و استفاده ی شرکت پارامونت از وی یک ریسک بزرگ را می طلبید که پس از دعوا های متوالی بین مدیران شرکت و کاپولا آنها راضی به استفاده از وی شدند و البته این رضایت و این ریسک باعث شد مارلون براندو برنده ی جایزه ی بهترین بازیگر نقش اول مرد جایزه آکادمی (اسکار) در سال 1972 شود و افتخاری دیگر به مجموعه ی فیلم پدرخوانده بی افزاید.

افتخارات فیلم:

جایزه اسکار:

بخش فرد نامزد نتیجه بازنده به
بهترین فیلم سال آلبرت اس. رادی برنده
بهترین بازیگر نقش اول مرد
مارلون براندو
برنده
بهترین فیلمنامه اقتباسی
کاپولا | پوزو 
برنده
بهترین کارگردان
فرانسیس فرود کاپولا
نامزد کابارت
بهترین بازیگر نقش مکمل مرد
جیمز کان نامزد کابارت
بهترین بازیگر نقش مکمل مرد
رابرت دوال
نامزد کابارت
بهترین بازیگر نقش مکمل مرد
آل پاچینو
نامزد کابارت
بهترین طراحی لباس
آنا هیل جان‌استون
نامزد سفر با خاله‌ام
بهترین میکس صدا
"گروه هنرمندان"
نامزد کابارت
بهترین تدوین فیلم رینولدز و زینر نازد کابارت

جایزه گلدن گلوب:

بخش فرد نامزد نتیجه بازنده به
بهترین فیلم درام سال - برنده
بهترین بازیگر نقش اول مرد (درام)
مارلون براندو
برنده
بهترین فیلمنامه
کاپولا | پوزو
برنده
بهترین کارگردان
فرانسیس فرود کاپولا
برنده
بهترین موسیقی متن فیلم نینو روتا برنده
بهترین بازیگر نقش اول مرد (درام)
آلپاچینو نامزد (مارلون براندو)
بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (درام)
جیمز کان
نامزد کابارت

نقدهای فیلم:

1 نقدی بر فیلم پدرخوانده شهرام زعفرانپور
2
بررسی رابطه پدرخوانده و مافیا: روایتی خیالی از واقعیتی بزرگ کیکاووس زیاری
3 فیلم پدرخوانده چگونه خلق شد؟ روزنامه همشهری
4 بررسی جایگاه سیاسی فیلم "پدر خوانده": کلکسیون اسطوره ها سعید مستغاثی
5 نقد پدر خوانده؛ قدرت فساد می آورد و قدرت مطلق فساد مطلق کارل پوپر
6 داستان زندگی یک تبهکار خوب؛ نقدی بر فیلم پدرخوانده -
7 پدرخوانده ، مافیا و کاپیتالیسم حسن عباسی
8 تحلیل کلی فیلم پدرخوانده (بخش اول) فرخ فرمان
تحلیل کلی فیلم پدرخوانده (بخش دوم)

سکانس ماندگار فیلم:

سکانس‌های دیگر فیلم پدرخوانده ( 1 ، 2 ، 3 )

جانی: پدرخوانده نمیدونم چیکار کنم

پدرخوانده (با عصبانیت): اقلا مثل یه مرد رفتار کن. چه مرگت شده؟ اینجوری میخوای هنرپیشه معروف هالیوود بشی؟ با گریه کردن مثل زن ها؟ (با تمسخر: چیکار میتونم بکنم؟ چیکار باید بکنم؟) این مزخرفات چیه؟ خجالت داره... وقت صرف خانواده ات میکنی؟

جانی: البته که میکنم

پدرخوانده: خوبه. چون مردی که وقت صرف خانواده اش نکنه، هرگز نمیتونه یه مرد واقعی باشه... برو به خودت برس، غذا بخور، استراحت کن و تا یک ماه دیگه هم همین آقای رئیس استودیو اون نقش دلخواهتو بهت میده!

جانی: تا اون موقع خیلی دیر شده. فیلمبرداری تا یک هفته دیگه شروع میشه.

پدرخوانده: بهش پیشنهادی میدم که نتونه رد کنه

دیالوگ های ماندگار:

بناسرا: من به کشور آمریکا ایمان دارم. خوشبختی خودمو مدیون آمریکا میدونم و دخترمو با فرهنگ این کشور بزرگ کردم. بها و آزادی دادم اما بهش یاد دادم که هرگز به خانواده اش خیانت نکنه. اون یک دوست غیر ایتالیایی پیدا کرد. باهاش به سینما رفت و اونشب دیر به خونه اومد. من اعتراضی نکردم. دو ماه پیش اون پسر دخترمو برای رانندگی همراه دوست دیگش بیرون میبره. اون دو پسر دخترمو وادار میکنن که ویسکی بخوره. بعد سعی در سوء استفاده از دخترم میکنن. دخترم مقاومت میکنه تا غرورش حفظ بشه. بنابراین اون دو نفر مثل یه حیوون باهاش رفتار میکنن و کتکش میزنن... وقتی برای دیدنش به بیمارستان رفتم دماغش شکسته بود. آرواره اش خرد شده بود و با سیم به هم وصل کرده بودن. از زور درد نمیتونست گریه کنه. اما من گریه کردم. چرا گریه کردم؟ او تنها امید زندگی من بود. دختر قشنگی بود. اما حالا دیگه قشنگ نیست... مثل یه آمریکائی خوب رفتم پیش پلیس. اون دو پسر رو به دادگاه آوردن. یک قاضی اونا رو به سه سال حبس محکوم کرد و بعد هم حکم رو به حالت تعلیق در آورد. حبس تعلیقی! اونا همون روز آزاد شدن! مثل یه احمق وسط دادگاه واستاده بودم. اون دو حرومزاده هم به ریشم خندیدند. بعد به همسرم گفتم برای اجرای عدالت باید نزد دون کورلئونه بریم.

دون کورلئونه: چرا از همون اول پیش من نیومدی؟ چرا رفتی پیش پلیس؟

بناسرا: از من چی میخوای؟ هر چی که بخوای انجام میدم. فقط این خواسته ی منو انجام بده؟

دون کولئونه: خواسته ات چیه؟

بناسرا: میخوام اونا رو بکشی

دون کورلئونه: این کار رو نمیتونم برات انجام بدم.

بناسرا: هرچه که بخوای بهت میدم.

دون کورلئونه: ما سالهاست که همدیگه رو میشناسیم. اما این اولین باریه که از من کمک میخوای. یادم نمیاد تا حالا منو به خونت دعوت کرده باشی. حتی برای یه فنجون قهوه. اگر چه همسرم مادرخوانده تنها فرزند توست. ولی بهتره با هم رو راست باشیم. تو هرگز تمایلی به دوستی با من نداشتی و از مدیون شدن به من واهمه داشتی.

بناسرا: از دردسر واهمه داشتم

دون کورلئونه: من تو رو درک میکنم. تو بهشت رو تو آمریکا پیدا کردی. در آمریکا وضع خوبی به هم زدی. اینجا حمایت پلیس و قانون وجود داره. پس دیگه به کمک آدمی مثل من نیاز نداشتی. حالا اومدی پیش من و میگی "دون کورلئونه برام عدالت رو اجرا کن". بدون اینکه احترامی به من قائل بشی. از دوستی با من مضایقه میکنی. حتی من پدرخوانده صدا نمیکنی! روز عروسی دخترم اومدی اینجا و از من میخوای برای پول آدم بکشم.

بناسرا: من درخواست اجرای عدالت دارم

دون کورلئونه: این کار عدالت نیست. دختر تو هنوز زنده است.

مایکل: پدرم پیشنهادی بهش داد که نتونه رد کنه.

کی آدامز: چه پیشنهادی؟

مایکل: بهش گفت یا باید امضاش پای ورقه باشه یا مغزش!

دون کورلئونه: این حقیقت داره که من دوستان سیاستمدار زیادی دارم. اما این دوستی اونا به محض ورود من به حیطه مخدر به جای قمار دوام پیدا نخواهد کرد. چون قمار ضرر نداره اما مواد مخدر کار کثیفیه! برای من فرقی نداره یه مرد از چه راهی پول درمیاره. اما کار شما برای ما خطرناکه.

دون کورلئونه: هیچوقت به افراد خارج خانواده نگو که به چی فکر میکنی!

مایکل: اونا میخوان با من ملاقات کنن، درسته؟ یعنی من و مک کلوسی و سولاتزو خواهیم بود. پس بهتره زودتر قرار ملاقات رو بذارین. بعد از رابط خودمون می فهمیم این ملاقات کجا صورت میگیره. ما اصرار می ورزیم که باید حتما یه جای عمومی مثل باغ یا یک رستوران باشه. یه جایی که افراد زیادی باشند تا من احساس امنیت کنم. وقتی اونا منو می بینن من رو بازدید بدنی میکنن، درسته؟ پس من نمیتونم با خودم اسلحه داشته باشم. اما اگه کلمنزو بتونه یه راهی پیدا کنه که در اون مکان عمومی اسلحه ای کار بذاره، اون وقت هر دوتاشون رو میکشم. (صدای تمسخر و خنده ی حاضرین!)

سانی: آقای تحصیل کرده که نمیخواست در امور خانواده دخالت کنه. حالا به جایی رسیده که می خواهی یه سروان پلیس رو بکشی، چون به صورتت سیلی زده؟ فکر کردی اینجا هم ارتشه که از راه دور تیراندازی کنی! در این ماجرا باید اونقدر نزدیک اونا بشی که مغزشون به لباسهات پاشیده بشه... تو این موضوع رو شخصی گرفتی... تام تو بهش بگو که این موضوع کاریه نه شخصی.

مایکل: کجا گفته که نمیتونیم یه پلیس رو بکشیم؟

تام: بس کن مایکی

مایکل: تام من دارم درباره پلیسی صحبت میکنم که آبروی لباس پلیس را با دست داشتن در کار مواد مخدر برده. پلیسی که با عیاشی و خوشگذرونی وظایف پلیسی رو زیر پا گذاشته. داستان جالبی برای افراد روزنامه نگار طرفدار خودمون میشه، مگه نه؟ اونا از همچین داستانی استقبال میکنن.

تام: ممکنه

مایکل: این موضوع شخصی نیست. سانی، این صرفا یه مسئله کاریه.

دون کورلئونه (در جلسه سران خانواده های مافیایی): من آدم خرافاتی هستم. اگر خدایی ناکرده هر حادثه ای برای او چه اتفاقی و یا اینکه طبیعی رخ بده و یا اینکه توسط یه پلیسی مورد اتصابت  قرار بگیره و یا اینکه خودشو در سلول حلق آویز کنه و یا اینکه صاعقه بهش بزنه اون وقته که بعضی افراد داخل این اتاق رو مقصر میشناسم.

مایکل: پدرم با هیچ مرد قدرتمند دیگه‌ای فرق نداشت، هر آدمی با هر قدرتی، مثل رئیس جمهور یا سناتور.

کی: میدونی چقدر ساده ای مایکل؟

مایکل: چرا؟

کی: رئیس جمهور ها و سناتور ها هیچوقت آدم نمی کشن

مایکل: آه! حالا کی ساده است "کی"؟!

فردو: مایک، چطور جرأت میکنی بیای لاس وگاس و با آدمی مثل "مو گرین"چنین برخورد کنی؟

مایکل: فردو، تو برادر بزرگ منی و من دوستت دارم. اما هرگز در مقابل خانواده ات طرفداری کس دیگه ای رو نکن. هیچوقت

دون کورلئونه: تمام عمر سعی کردم بی دقت و سهل انگار نباشم. زن ها و بچه ها می تونن بی دقت باشن. اما مردها نه.

دون کورلئونه (خطاب به مایکل): همه عمر طوری زندگی کردم که در مقابل خانواده ام شرمنده نباشم. از احمق بودن دوری کنم. همیشه سعی می کردم که عروسک خیمه شب بازی نباشم بلکه سرنخ عروسکها رو در دست داشته باشم... نه من معذرت نمی خوام، زندگی اینجوری رقم خورده، اما همیشه میخواستم وقتی تو بزرگ میشی یکی از اون کله گنده ها بشی که سرنخ ها رو در دست داره. مثل سناتور کرلئونه، استاندار کورلئونه و یا یه همچین چیزی... وقت کم بود مایکل، وقت کم بود.

مایکل (خطاب به کارلو): زود باش، نترس. حرف بزن، کارلو فکر می‌کنی که من خواهرم را بیوه می کنم؟ من پدرخوانده پسرت هستم، کارلو. مجازاتت اینه که تو از امور خانواده دور باشی. تو را با یک پرواز به لاس وگاس می‌فرستم. می‌خواهم که آنجا بمونی؛‌ می فهمی؟ فقط به من نگو که بی گناهی. چون به شعورم توهین می‌کنی و این خیلی عصبانیم می‌کنه.

موسیقی متن فیلم:

آهنگساز: نینو روتا | Nino Rota

انتشار: 1972

افتخارات: برنده جایزه گلدن گلوب ، بفتا و گرمی

دریافت تک آهنگ اصلی فیلم (حجم: 3.34 MB )

دریافت آلبوم موسیقی متن فیلم (حجم: 27 MB )

دانلود فیلم:

فرمت: MP4
حجم: ۹۵۰ مگابایت
کیفیت: ۷۲۰p Bluray

توجه:
1. لینک دانلود از سایت Caffefilm.com میباشد.
2. سرعت دانلود فایل از محل آپلود فایل (اکسپرس لیچ) بسیار بالاست.
3. فایل زیرنویس همراه فایل دانلود شده است.

راهنمای دانلود:
1. رمز اولیه برای دانلود فایل از اکسپرس لیچ 123 میباشد.
2. رمز فایل فشرده شده پس دانلود : www.tamashafilm.ir
3. در صورتی که پس از دانلود فیلم اجرا نشد (یا از حالت فشرده خارج نشد) فایل را Repair کنید (ALT+R).

پوسترهای فیلم:

تصاویری از فیلم:

 

نظرات  (۱۳)

پدر خوانده رو هم فیلمش رو دوست داشتم هم موسیقی اش رو.بازی مارلون براندو و آلپاچینو گیرایی خاصی داشت.
عالی بود ... مرسی
پدرخوانده یکی از اون فیلم های بسیار زیبای تاریخ سینماست که میشه بارها تماشاش کرد و ساعت ها روی رفتار ها و دیالوگ های شخصیت های اون فکر کرد.
و یک نکته ای که زیاد برای من جالبه قدرت موسیقی این فیلم به همراه صدای فوق العاده ی مارلون براندو و رابرت دنیرو هستش
۲۱ آذر ۹۳ ، ۱۴:۲۰ علیرضا درویش

پدر خوانده از فیلم های نمادین سینمای امریکاست.

انجمن فیلم امریکا این فیلم رو جزو برترین های لیستهای 1998 - 2008 خود قرار داده :

 

رتبه 2 ام در 100 فیلم تاریخ سینمای امریکا

رتبه 11 ام در 100 فیلم هیجان انگیز سینمای امریکا

دون ویتو کورلئونه برای 100 شرور برتر سینمای امریکا نامزد شد . ولی مایکل در قسمت دوم این فیلم، رتبه 11 ام قرار گرفت.

انجمن فیلم امریکا این فیلم رو بهترین فیلم گانگستری تاریخ سینمای امریکا معرفی کرد

وبلاگ توپی داری
یه کمک می خواستم من جدیداً یاد یه فیلمی افتادم که خیلی سال پیش دیدم و چیز زیادی ازش یادم نیست می خواستم دوباره ببینمش برای پیدا کردن اسمش ازتون کمک می خوام

داستان فیلم درباره یه کشتی بود (شاید کشتی جنگی) که دختری رو مامور می کنند می فرستن تو کشتی که جاسوسی که تو کشتی هست رو پیدا کنه و غافل از اینکه جاسوس همون کاپیتان کشتیه (یا کاپیتان کشتی رو کشته بود خودش رو جای اون جا زده بود)
اسم کشتی هم اگه اشتباه نکنم بریتانیک یا همچین چیزی بود
پاسخ:
سلام. از لطفتون متشکرم. متاسفانه اطلاعی از این فیلم ندارم.
با گوش دادن موسیقی فیلم یه حس قدرت به آدم دست میده
اقا ممنون کم کار شدی فیلم جدیدت لطفا از برگمان باشه منتظریم
بی نظیره
خداوکیلی دمت گرم با این وبلاگت
حتی  بعضی مطالبو از خیلی از سایت های معروف هم بهتر و کامل تر گذاشتی
مرسی مرسی مرسی
@سارا
اسم فیلم Britannic هست.
مرسی از معرفی های شما

فیلم بسیار زیبا با بازی فوق العاده مارلون براندو

دستتون درد نکنه واقعا پدرخوانده عالیه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی